[علامه مجلسی] در بحار، ج 69 ص 383 ، حدیثى از امالى نقل کرده است. حدیث طولانى است:
عن عبدالعظیم الحسنى عن ابى الحسن الثالث علیه السلام قال: لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ علی‏ نبیناوآله ‏وعلیه‏ السلام قَالَ مُوسَی إِلَهِی مَا جَزَاءُ مَنْ شَهِدَ أَنِّی رَسُولُکَ وَ أَنَّکَ کَلَّمْتَنِی قَالَ یَا مُوسَی تَأْتِیهِ مَلَائِکَتِی فَتُبَشِّرُهُ بِجَنَّتِی
اعتقاد حق
 
نکات دقیقى در حدیث است که از امام هادى علیه‏ السلام نقل شده، سند از حضرت عبدالعظیم علیه‏ السلام است، وقتى خداى متعال با موسى بن عمران علی‏ نبیناو آله‏ وعلیه‏ السلام تکلّم می ‏فرمود: تکلم موسى علیه‏ السلام اولش اینجور شروع مى شود که حضرت موسى سه سؤال می کند: خدایا کسى که شهادت بدهد که من رسول تو و نبّى تو هستم و تو با من تکلم کردى جزایش چیست؟ خدا فرمود: کسى که به این معنا شهادت بدهد، ملائکه من به سوى او می ‏آیند و او را به بهشت بشارت می ‏دهند
نماز
قَالَ مُوسَى إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ قَامَ بَیْنَ یَدَیْکَ یُصَلِّی‏؟ باز موسى علیه‏ السلام سؤال کرد که خدایا جزای آن کس که در پیشگاه تو بایستد و نماز بخواند چیست؟
قَالَ یَا مُوسَى أُبَاهِی بِهِ مَلَائِکَتِی رَاکِعاً وَ سَاجِداً وَ قَائِماً وَ قَاعِداً‏. خدا فرمود: یا موسى من بوسیله این بنده مباهات می ‏کنم به ملائکه‏ ام، وقتى به رکوع می ‏رود، به سجده می ‏رود و به قیام و به قعود مى پردازد. در نماز، من به ملائکه ‏ام مباهات می ‏کنم.
و بعد فرمود: وَ مَنْ بَاهَیْتُ بِهِ مَلَائِکَتِی لَمْ أُعَذِّبْه، و کسى که من با او به ملائکه ‏ام مباهات کنم، او را عذاب نمی ‏کنم. از اینجا توجه به اهمیت نماز داشته باشید

نماز معیار سنجش انس به دعا و عبادت

[اگر خواستید بدانید که] چقدر به خدا انس دارید، در نماز بسنجید. معیار همان است که ما خودمان را در نماز بسنجیم، در دعا بسنجیم. ‏نماز میزان است، هر چیزى را خواستید با نماز بسنجید. چقدر به خدا انس دارید، چقدر به خدا می ‏توانید متمرکز باشید و متوجه باشید و چیزى شما را از خدا به غفلت نیندازد، در نماز بسنجید. همه چیز را در نماز بسنجید، از جمله این که چقدر با خدا انس دارید و چقدر فرار از خدا دارید، همه را در نماز می ‏توانید بسنجید. اینطور نیست؟

 

وقتى نماز می خوانید، دلتان نمی ‏خواهد زود تمام بشود؟! به دعا هم مشغول می ‏شوید همین طور. هرچه هم با ذوق و حال هم باشد بالاخره خوشمان می ‏آید زود خلاص بشویم! این خیلى بد است. مصیبت است و این همان است که حضرت می ‏فرماید. نقطه مقابلش این است که انسان اصلاً سیر نشود. چطور یک فیلم خوبى باشد سیر نمی ‏شوید، می ‏گوئید دنبالش بیاید، کاش تمام نمی ‏شد، وقتى تمام می ‏شود بعضى از این بچه ها اوقاتشان تلخ می ‏شود. یا یک شب نشینى و خوردنى و گردش خوب. به هر صورت هر چیزى را که هر کسى زیاد خوشش بیاید دلش نمی ‏خواهد تمام بشود، اینها همان انس است. دقیقاً این حالت باید در تمام راز و نیازها و دعاها و ذکرها و نمازها باشد که انسان دلش نخواهد تمام بشود، تمام می ‏شود حوصله‏اش سر می ‏رود. چطور این فیلمها در یکجایى قطع می ‏شود می ‏گوئیم چه جاى بدى قطع شد، این [عبادت هم] بخدا این جور است. مادامی که این درست نشده مصیبت است و این تا به حال براى هیچ کدام از ما و شما درست نشده و امید هم نیست که درست بشود که انسان انس پیدا بکند

اطعام با اخلاص
 
قَالَ مُوسَى إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ أَطْعَمَ مِسْکِیناً ابْتِغَاءَ وَجْهِکَ؟ خدایا جزاى آن کسى که مسکینى را اطعام بکند و فقط نظرش هم رضای تو باشد، وجه تو باشد [چیست]؟ البته ابتغاء وجهک: فقط براى رضاى تو و ثواب است، اما اگر بخواهیم عمیق تر معنى کنیم یعنى طالب وجه توست، یعنى نظر به وجه خدا، که اصل نظر طالبان و مؤمنان است، ابتغاء وجهک. براى خواستن وجه تو، نظر به وجه تو، جزاى این چنین کسى چیست؟

قَالَ یَا مُوسَی آمُرُ مُنَادِیاً یُنَادِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْخَلَائِقِ أَنَّ فُلَانَ بْنَ‏ فُلَانٍ مِنْ عُتَقَاءِ اللَّهِ مِنَ النَّار. خدا فرمود: من امر می ‏کنم منادى را که روز قیامت نزد همه مردم ندا می ‏کند که اِنَّ فلان بن فلان ـ که مسکینى را اطعام کرده، که این مسئله از نظر اخروى و آن سوى باطن امر، از نظر خدا خیلى مهم است ـ خدا روز قیامت نزد همه مردم ندا می ‏دهد انّ فلان بن فلان از آزادشدگان از آتش است.

 
درهرصورت من خیلى خیلى به این مسئله تاکید می ‏کنم که از طمع و آن جهاتى که ما و شما را مانع از این قضیه است، برکنار باشید و از آنهایى نباشید که به مستحباتى که آسان است می ‏پردازند ولى مسائل اینجورى که پیش می ‏آید کُمِیْتشان لنگ است، می ‏گوید که هرچه ذکر می ‏گویى بگویم هر چه دعا مى گوئى بخوانم و از این قبیل هر چه می ‏گوئید عمل کنم اما پول دادن نه! مواظبت کنید از اینها نباشید و ببینید چه مسئله‏ ای را خداى متعال و شرع مقدس روى آن حساب کرده است. این یکى از مسائل است که خیلى به آن توجه شده
صله رحم
قَالَ مُوسَی علیه ‏السلام إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ وَصَلَ رَحِمَه؟موسى علیه ‏السلام دوباره سؤال کرد: خدایا جزاى کسى که صله رحم بکند چیست؟
 
خدا فرمود: یَا مُوسَی أُنْسِی لَهُ أَجَلَه،‏ جزاى کسى که صله رحم بکند[این است که] اجلش را به فراموشى می ‏سپاریم! یعنى عمرش را طولانى می ‏کنیم. این در روایات دیگر هم هست که یکى از آثار و خواص صله رحم، یعنى کسى که به ارحام خودش می ‏رسد، از لحاظ مالى و جهات دیگر، مخصوصاً از لحاظ مالى می ‏رسد [این است که] می ‏فرماید: اجلش را به فراموشى می ‏سپاریم، یعنى عمرش زیاد می ‏شود.

 

در روایات از اهل بیت علیهم‏السلام مکرّر آمده است، اینجا از زبان حضرت موسى علی ‏نبیناو آله ‏وعلیه‏ السلام است، از حضرات معصومین علیهم‏السلام هم هست که صله رحم موجب طولانى شدن عمر می ‏شود، کما این که نقطه مقابلش هم هست، یعنى آنها که صله رحم نمی ‏کنند عمرشان کم می ‏شود.
دنباله روایت: فرمود: وَ أُهَوِّنُ عَلَیْهِ سَکَرَاتِ الْمَوْت‏؛ سکرات و شدائدى که موقع مرگ به سراغ همه مى آید، این را هم براى او آسان مىی ‏کنم! وَ یُنَادِیهِ خَزَنَةُ الْجَنَّة، موقع مردن خازنان بهشت او را ندا مى کنند: هَلُّمَ الینا، بیا بسوى ما، فَادْخُلْ مِنْ أَیِّ أَبْوَابِهَا شِئْتَ، بفرما، داخل شو به بهشت، از هر کدام از درها که می ‏خواهى وارد شو

یاد خدا
قال موسى علیه‏السلام، موسى دوباره سؤال کرد: إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ ذَکَرَکَ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ؟ جزاى کسانی که به زبان و دل بیاد تو باشند چیست؟ خدا فرمود یَا مُوسَى أُظِلُّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِظِلِّ عَرْشِی،‏ ای موسى او را در قیامت در سایه عرش خود قرار مى دهم، وَ أَجْعَلُهُ فِی کَنَفِی،‏ یعنى او را تحت حمایت خودم قرار می دهم. کسى [را] که به زبان و دل بیاد من مشغول باشد!

 

البته زیاد گفته ‏‏ام، دوباره می ‏گویم، هر [لحظه از] لحظاتى که بر ما مى گذرد، اگر بیاد خدا باشیم، هم به زبان و هم به دل ـ اصلش یاد قلبى است، اگر زبان هم به ذکر مشغول باشد باید با توجه قلب باشد که معنى پیدا بکند ـ وقتى ما بیاد خدا هستیم، اصلاً در باطن امر، عالممان کاملاً فرق می ‏کند با آن وقتى که از خدا غافل هستیم. یعنى آن یک عالم نورى است و این یک عالم ظلمت و تحیر و سرگردانى و مسلط شدن شیاطین و امثال اینهاست. اگر کسى علم و شهودى داشته باشد و پشت پرده را ببیند، دقیقاً این مسئله را در حدّى که می ‏تواند ببیند، می ‏بیند. حالِ ذکر، با حالِ غفلت از زمین تا آسمان فرق می ‏کند. آن پشت پرده اش عالم نورى است که به بیان نمی ‏آید، این یکى هم ظلمت و تحیر و چیزهایى است که با جمله نمی ‏شود ادا کرد، یعنى غفلت. اینجا خدا می ‏فرماید: کسى که بیاد من باشد او را تحت حمایت مخصوص خود قرار می ‏دهم، در ظلّ عرش. به همان باطن قضیه که در روز قیامت ظهور پیدا خواهد کرد اشاره نموده است
تلاوت قرآن

 
 
قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ تَلَا حِکْمَتَکَ سِرّاً وَ جَهْراً؟ موسى علیه ‏السلام گفت: خدایا جزاى کسى که حکمت ترا تلاوت کند چیست؟ حالا آشکار بخواند یا پنهان بخواند. تلا حکمتک [یعنی] حکمت خدا را، یعنى قرآن بخواند. حالا آن تورات اصلى هم حکمت خدا بود و همچنین آن کتابهایى که خداى متعال سابقاً فرستاده بود، اگر تحریف نشده باشند همه حکمت خدا هستند، ولى همه‏ اش تحریف شده و آن که تحریف نشده، قرآن کریم است. اینجا تطبیقش، قرآن می ‏شود. که کسى که آن را آشکارا یا مخفى تلاوت کند جزایش چیست؟

 

قَالَ یَا مُوسَی: یَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْق‏،این آدم وقتى که به مقام صراط می رسد، آن صراطى که باید از آن گذشت و صورت اخروى همین صراط دنیوى است، از صراط مانند برق می ‏گذرد.

حالا من این وسط باز تاکید می ‏کنم که اگر از شما سؤال می ‏شد و شما هم راست می ‏گفتید خوب بود که معلوم می ‏شد در این ماه چقدر در تلاوت قرآن موفق بوده ‏اید. باز روزهایى مانده است، ان شاءالله باز از تلاوت قرآن غفلت نکنید و هرقدر فرصت کردید، تلاوت قرآن بکنید. فکر نکنید مسئله ساده است، مسئله بسیار عمیق است که مثلاً ماها سعى مى کنیم در موقع صحبت و در نوشته بیاوریم، بعد می ‏بینیم که نمى شود. طبعاً [چاره ‏ای نیست] جز این که انسان خاموش بماند.. ولى این طور نیست که ما فکر می کنیم. [همین طور] برمی ‏داریم قرآن را می ‏خوانیم، کلام خدا را! مسئله بسیار بسیار رموز و اسرار دارد که می ‏بینیم که هرچه ما جمع می ‏کنیم که یک مقدار بگوئیم و م خواهیم بگوئیم، خراب می ‏شود، امثال ماها طبعاً منصرف مى شویم. قهراً من توصیه می ‏کنم که از تلاوت قرآن غفلت نکنید! در همه وقت، مخصوصاً در ماه مبارک. این به همه وقت ناظر است ولى ماه مبارک خصوصیت خاصى دارد. در این روایت مطلق تلاوت قرآن را می ‏گوید که این طور است و فکر نکنید مسئله ساده‏ ای است. مسئله بسیار مهم و عجیبى است که نمی ‏شود فکرها بکشد که مسئله تلاوت قرآن چیست، موقعى که قرآن تلاوت می ‏کنیم چه می ‏شود؟! اصلاً ما کجا قرار می ‏گیریم، چه حرکتى می ‏کنیم، ولو حتى معنى آیات را نفهمیم! [این] چیست؟ [در] چه عوالمى سیر می ‏کنیم. و شما از این جزایى که گفته است باید متوجه باشید که مسئله اسرارآمیزى است که ما نمی ‏فهمیم جزایش چیست؟ گفت جزایش این است که یَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْق، مانند برق! این چه تناسبى با تلاوت دارد؟ بسیاربسیار تناسب دارد ولى فهمش خیلى مشکل است. یا کسى که قرآن می ‏خواند، در قیامت گفته می ‏شود: اِقرَأ وارقَ، یا بخوان و برو بالا! می ‏خواند، در مدارج قرب و بهشت بالا می ‏رود. از اینها معلوم است که تلاوت قرآن حساب خاصى دارد.

[تلاوت] از حفظ هم همین طور است، از روى مصحف هم همین طور است، الاّ این که توجه داشته باشید: ولو حفظ هم باشید، خواندن از روى مصحف امتیازات زیادى دارد تا این که انسان از حفظ بخواند! ولو این که کسى حافظ قرآن باشد که توفیق بسیار بالاست، اما در مقام تلاوت تأکید شده که از روى مصحف بخوانند
صبر بر اذیتها در راه خدا

قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَبَرَ عَلَی أَذَی النَّاسِ وَ شَتْمِهِمْ فِیکَ؟ باز هم حضرت موسى علی ‏نبیناو آله ‏و علیه‏ السلام سؤال کرد: خدایا جزاى کسی که صبر می کند بر اذیتها که در راه تو بر او می ‏شود. فحش ها و ناملایمات و ناسزاها که به او می ‏گویند، اذیتها که براى انسان می ‏شود ، تهمتها و فحش ها و بدگویى ها که در راه خدا به کسى می ‏رسد ولى او در برابر این اذیت در راه خدا صبر می ‏کند، براى خداست و براى خدا هم صبر می ‏کند، جزاى یک چنین کسى چیست؟



قَالَ أُعِینُهُ عَلَی أَهْوَالِ یَوْمِ الْقِیَامَة، همه‏ اش جزاى عجیبى است. حالا من و شما که نمی ‏فهمیم اهوال یوم القیامه چیست، اگر می ‏فهمیدیم که این طور نبود! کسانى که می فهمند دیگر هیچ آرامش ندارند تا وقتى که به امن برسند، یعنى بمیرند و به مجاهدت هم عمرشان را بگذرانند. بمیرند و در امر قرار بگیرند. آن وقت خاطرشان جمع می ‏شود، والاّ مادامی که اینجا هستند، عجیب می ‏ترسند! از چى می ‏ترسند؟ از اهوال روز قیامت! یعنى از آن جریانات هولناکى که در قیامت پیش می ‏آید! یعنى با مردن شروع می ‏شود که قیامت صغرى است و اصلش در قیامت کبرى است. همان مردنش را ما بفهمیم که چه احوالى شروع می ‏شود، دیگر وضع ما این نخواهد بود. اینجا می فرماید: جزاى کسى که بر ستمها و اذیتها صبر بکند چیست؟ خدا فرمود: من به او کمک می ‏کنم در احوال روز قیامت.

لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ (انبیاء : 103) وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ (نمل : 89) ؛ فزعى هست که در امن قرار می ‏گیرد. حالا اینجا را هم فهمیدید
اشک خشیت
قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ دَمَعَتْ عَیْنَاهُ مِنْ خَشْیَتِک‏، موسى گفت: خدایا جزاى آن کسى که چشمهایش از خشیت تو اشک بریزد چیست؟

اینکار خیلى سخت است، هر چشمى از خشیت خدا اشک نمی ‏ریزد. گفت جزاى این چشمها که در خشیت تو اشک می ‏ریزد چیست؟

قَالَ یَا مُوسَى أَقِی وَجْهَهُ مِنْ حَرِّ النَّارِ وَ أُومِنُهُ یَوْمَ الْفَزَعِ الْأَکْبَر؛ من صورت او را از حرارت آتش حفظ مى کنم و در روز فزع اکبر او را در امان قرار مى دهم.
وقتى اشک از چشم جارى بشود، این شدت خشیت است. همین که شدت خشیت به این مرحله رسید، باطن امر، امن است. این جمله را من مکرر گفته ‏ام آن که اینجا می ‏ترسد در آنجا در امن است و آن که اینجا نمی ‏ترسد آنجا در ترس است



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها :