آنچه با روحیه ساده زیستی سازگاری ندارد و مانع تحقّق آن میشود، تجمّلگرایی است. فرهنگ رفاهزدگی و تجمّلگرایی، پیامدهای مخرّب و نگران کنندهای دارد که به برخی از آنها میپردازیم.
••• آثار تجمّلگرایی
1. گسترش فساد: با گرایش به زندگی تجمّلی، هزینههای مصرف بالا میرود و طبیعی است که راههای مشروع، کفایت نمیکند؛ بنابراین مردم برای دست یابی به خواستههای روزافزون خود، از شیوههای نامشروع مانند چاپلوسی، رانت خواری، ربا و... بهره میجویند.
پیامبر اکرم(ص) در گفتوگو با ابوذر از این نوع گرایش، ابراز نگرانی کرده و میفرمایند: «به زودی مردمی از امّت من خواهند بود که در دامن نعمتها تولّد مییابند. همّتشان غذاها و نوشیدنیهای گوناگون و رنگارنگ است و مورد ستایش نیز قرار میگیرند. ایشان بدترین افراد امّت من هستند.»
ابن خلدون، متفکّر و جامعهشناس مسلمان، تجمّل و رفاهزدگی را دشمن شهرنشینی میداند و میگوید: تجمّلخواهی و ناز پروردگی برای مردم، تباهیآور است. چه در نهاد آدمی، انواع بدیها و فرومایگیها و عادات زشت، پدید میآورد و خصال نیکی را که نشانه و راهنمای کشورداری است، از میان میبرد و انسان را به خصال مناقض نیکی متّصف میکند.
2. سقوط و نابودی: «قرآن کریم»، خوشگذرانی را عامل سقوط میشمارد و میفرماید:
«وَ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعیشَتَها؛
چه بسیار قریهها را از میان بردیم که از زندگی خود گرفتار سرمستی بودند!»
در آیهای دیگر، خداوند متعال اتراف و ترفه را باعث سقوط و نابودی شمرده است:
«وَ إِذا أَرَدْنا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْناها تَدْمیرا؛
و چون اراده کردیم که جمعیت و دیاری را نابود کنیم، توانگران خوشگذران را وادار به فساد میکنیم و وقتی به فسق پرداختند، سزاوار عذاب میشوند. آنگاه آنجا را زیر و زبر میکنیم و نابودشان میسازیم.»
این آیه به یکی از سنّتهای قطعی پروردگار درباره هلاکت مردم و ارتباط آن با رفاهزدگان و تجمّلگرایان اشاره دارد.
همیشه اشراف و مرفّهان بیدرد، نخستین کسانی بودهاند که با پیامبران و منادیان عدالت، مخالفت کردهاند. قرآن مجید میفرماید:
«وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْيَةٍ مِنْ نَذیرٍ إِلاَّ قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُون؛
ما به هیچ جمعیت و دیاری پیامبری نفرستادیم؛ مگر آنکه اشراف و خوشگذرانان آن جامعه گفتند: ما به آنچه شما مأمور شدهاید، کافریم.»
3. انحطاط اخلاقی: امام علی(ع) از رفاه زدگی به سکر نعمت، یعنی مستی ناشی از تجمّل و رفاه یاد میکنند که متأسّفانه پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، امّت اسلامی به آن مبتلا شد. آن حضرت میفرمایند:
«ثُمَّ إِنَّكُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ أَغْرَاضُ بَلَايَا قَدِ اقْتَرَبَتْ فَاتَّقُوا سَكَرَاتِ النِّعْمَةِ وَ احْذَرُوا بَوَائِق؛
شما مردم عرب، هدف مصائبی هستید که نزدیک است. همانا از مستیهای نعمت بترسید و از بلای انتقام بهراسید.»
در این شرایط است که امام(ع) میفرمایند: «در زمانی هستید که خیر، همواره واپس میرود و شر به پیش میآید و شیطان، هر لحظه بیشتر به شما طمع میبندد. آیا جز این است که یا نیازمندی میبینی که با فقر خود دست و پنجه نرم میکند یا توانگری کافر نعمت یا کسی که امساک حقّ خدا را وسیله ثروت اندوزی قرار داده است یا سرکشی که گوشش به اندرز بدهکار نیست. کجایند نیکان و شایستگان شما؟ کجایند آزادمردان و جوانمردان شما؟ کجایند پارسایان شما در کار وکسب؟»
4. اسراف: بسیاری از مخارج و مصارف، بر اساس میلها و نیازهای واقعی صورت نمیگیرد. یکی از نتایج دوری از ساده زیستی و تجمّلگرایی، ابتلا به اسراف و زیادهروی است و دلیلش عادات ناپسند، چشم و همچشمیها و تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه و... میباشد. و این همان چیزی است که اسلام، آن را حرام کرده است. قرآن مجید میفرماید: «بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.» و در جای دیگر، اسرافکاران را از اصحاب آتش دانسته است.
بدیهی است که با ساده زیستی و قناعت میتوان از اسراف و ریخت و پاشهای بیهوده و خرجهای اضافی جلوگیری کرد و نیازمندان را از فقر و نداری نجات داد. اسراف علاوه بر ضربه زدن به نظام اقتصادی جامعه، خسارت بزرگ معنوی محسوب میشود. رسول اکرم(ص) میفرمایند: «آنکه بخورد و بپوشد و سوار شود، از روی لذّت و اشتهای نفسانی، خداوند بر او نظر نمیافکند تا جان دهد یا ترک نماید.»
5. کمرنگ شدن ارزشها و سنّتها: یکی از آثار تجمّلگرایی در جامعه، متروک شدن سنّتهای الهی و آداب اسلامی است. وجود تشریفات زائد و رسوم و آداب گوناگون باعث شده است ازدواج که سنّت پیامبر اعظم(ص) است و موجب آرامش خانواده و سلامت روح و روان افراد و عفّت عمومی در جامعه میشود، به تأخیر افتد و جوانان عزیز، نتوانند در وقت مناسب تشکیل خانواده دهند؛ در حالی که با حذف تشریفات و رو آوردن به ساده زیستی که اسلام به ویژه در امر مهمّ ازدواج، خواهان آن است، میتوان اسباب ازدواج بسیاری از جوانان را فراهم کرد.
نمونه دیگر از آثار تجمّلگرایی، کمرنگ شدن روابط عاطفی، دید و بازدید و صله رحم و اکتفا به ارتباط از راه دور و روابط سرد و خاموش از طریق تلفن، نامه یا اینترنت و... میباشد. بدیهی است علاوه بر مشغلههای روزمرّه، مهمترین عامل این اثر را باید در تجمّلگرایی و به تکلّف افتادن خانوادهها جستوجوکرد
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :