اکثر انديشمندان اهل سنت قبول دارند که حديث «مَن کنتُ مولاه فهذاعلي مولاه»(1) مربوط به امام علي(عليه السلام) است. علامه اميني اسامي سي تن از محدثان اهل سنت را آورده است که اين حديث را ذکر کرده و آن را مربوط به امام علي(عليه السلام) دانسته اند.(2) برخي از مفسران اهل سنت در هنگام تفسير آيه 67 مائده «يا ايّها الرّسول بَلِّغ ما أنزل إليک...» يادآورد شده اند که شأن نزول آن امام علي(عليه السلام) بوده و حديث «من کنت مولاه...» در جريان غدير بيان شده است.
برخي از بزرگاني که اينگونه گفته اند: سيوطي در الدرالمنثور،(3) ابوالحسن واحدي نيشابوري،(4) حافظ حسکاني،(5) شهاب الدين آلوسي،(6) ابن صباغ مالکي(7)، قاضي شوکاني(8) و ... تصريح کرده اند که اين آيه و حديث مذکور مربوط به حضرت علي(عليه السلام) است. از اين جهت برخي از دانشمندان اهل سنت با شيعيان اختلاف ندارند. ولي اختلاف آنان درمعناي ولايت و پيام حديث «من کنت مولاه...» ظهور مي کند. اهل سنت باور دارند که حادثه عظيم و تاريخي غدير و سخنان پيامبر اکرم(صلي الله عليه و آله و سلم) صرفاً به معناي لزوم «محبت ودوستي» حضرت علي(عليه السلام) است و هيچ دلالتي بر امامت و زمامداري و لزوم پيروي از ايشان ندارد و يا اگر روايت به امامت امام علي(عليه السلام) دلالت دارد، دلالت صحيح و روشن نيست.
دليل آن است که ولايت چند معنا دارد و يکي از معاني روشن آن دوستي است. بنابراين تا زماني که به اين معنا قابل حمل است، نمي توان به معناي ديگر آن تمسک جست. بر اين اساس حديث غدير در صدد بيان لزوم محبت به علي(عليه السلام) است، نه زمامداري حضرت.
در برابر اهل سنت شيعيان باور دارند که ماهيت حادثه غدير و سخنان پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) نصي صريح و قاطع بر امامت و پيشوايي حضرت علي(عليه السلام) است. قراين و شواهد به گونه اي است که هرگز نمي توان آن را تنها به دوستي و محبت تفسير کرد. شيعيان دلائل متعددي بر امامت علي(عليه السلام) بيان کرده اند که به برخي از آن ها اشاره مي شود:
1.لغت شناسان لفظ «ولي» را به معناي سرپرستي، عهده داري امور، چيرگي و رهبري معناکرده اند. راغب اصفهاني مي نويسد: ولايت يعني ياري کردن، زمامداري و حقيقت آن سرپرستي است.(9)
ابن اثير مي نويسد: «وليّ يعني ياور، و هر کس امري را بر عهده گيرد» سپس مي افزايد: «از همين قبيل است حديث «من کنت مولاه فعليٌ مولاه» و سخن عمرکه به علي(عليه السلام) گفت: «تو مولاي هر مؤمن شدي» يعني وليّ مؤمنان گشتي.(10)
صاحب صحاح اللغه(11) و مقايس اللغه نيز «وليّ» را به معناي سرپرستي دانسته اند.(12) بر اين اساس نگرش انديشمندان اهل سنت (که ولايت را تنها به معناي دوستي معنا کرده اند)قابل قبول نيست.
2ـ اگر معناي «وليّ» به معناي دوست و دوستي باشد، عاقلانه نيست که پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله و سلم) بيش از يکصد هزار نفر را در هواي گرم و در وسط بيابان هاي خشک وسوزان متوقف سازد تا به مردم بگويد: «هر که من دوست او هستم، علي هم دوست او است واو را دوست بدارد»، زيرا دوستي مسلمانان با يکديگر يکي از بديهي ترين مسايل اسلامي است که از آغاز اسلام وجود داشته و بارها پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) مردم را به دوستي امام علي(عليه السلام( فرا خوانده بود.(13)
3ـ خطاب تند و قاطع خداوند بيانگر آن است که حادثه غديرصرفاً اعلام دوستي علي(عليه السلام) نبوده است. مسئله آن قدر اهميت داشت که خداوند خطاب به پيامبرش وحي مي کند که اگر آن را ابلاغ نکني، رسالت الهي را انجام نداده اي! خداوندفرمود: «... و إنْ لم تفعل فما بلغت رسالته»
4ـ خداوند در آيه 67 مائده به پيامبرش دلداري مي دهد: «والله يعصمک من النّاس؛ خداوند تو را از خطرات احتمالي مردم نگاه مي دارد».(14) آيا اين مسئله نشان نمي دهد که مأموريت، مسئلة مهمي بوده است که پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) بيم آن داشته برخي بر اثر هواهاي نفساني به مقابله برخاسته وتوطئه کنند؟ آنچه که موجب خطر براي پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) به حساب مي آمد، طرح ولايت و رهبري امام علي(عليه السلام) بود، نه دوستي حضرت ، مضافاً بر اين که بارها پيامبر از محبت امام علي(عليه السلام) سخن گفته بود و بيان آن، چالش هاي جدي را در پي نداشت.
5ـ بعد از آن که پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) علي(عليه السلام) را به عنوان رهبر تعيين کرد، مردم با علي(عليه السلام) بيعت کردند. ابوبکر وعمر نيز به علي(عليه السلام) تبريک گفته، با حضرت بيعت کردند و گفتند: تو مولا و رهبر من وتمام مردان و زنان با ايمان شدي.(15)
نکته قابل دقت آن است که همة حاضران، ازخطابة پيامبر مسئلة «امامت» علي(عليه السلام) را فهميدند، از اين رو با او بيعت کرده و برخي از آنان در ستايش علي(عليه السلام) شعر سرودند. حسان بن ثابت انصاري از پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) اجازه گرفت و اشعار زيبا سرود:
قــم يــا علـــي فــإنّنـــــي رضيتُک من بعدي اماماً وهادياً
اي علي، برخيز، خرسندم که تو امام و هادي بعد از من باشي.(16)
6.بعد از آن که پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) علي (عليه السلام) را به عنوان زمامدار معرفي کرد، اين آيه نازل شد: «اليوم أکملت لکم دينکم و أتممت عليکم نعمتي و رضيت لکم الاسلام ديناً»؛(17) امروزآيين شما را کامل و نعمت خود را بر شما تمام کردم». بعد از نزول آيه پيامبر فرمود: «خداوند بزرگ است؛ همان خدايي که آيين خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد واز نبوّت و رسالت من و ولايت علي پس از من راضي و خشنود گشت».(18) به رغم آن که محبت علي(عليه السلام) جايگاه بلند دارد و يکي از نشانه هاي ايمان است؛ ليکن آيه دلالت داردکه مسئله بالاتر از محبت است. آيا فقط با دوستي حضرت علي(عليه السلام) (نه رهبري او) دين کامل شد و خداوند اسلام را پسنديد؟
و نکته پاياني اينکه: اگر مسئله فقط محبّت بود، در اين باره قبلاً آيه نازل شده و از اين جهت نقصي در دين نبود، زيرا آيه «قل لا أسئلکم عليه اجراً إلاّ المودةفي القربي»(19) قبلاً نازل گشته بود. بر اين اساس آيه اکمال دين پيام ديگري دارد.


پي نوشت ها:
----------------

(1)- تفسير نمونه، ج 5، ص11به بعد
(2)- الغدير، ج 1، ص 196 ـ 209
(3)- الدرالمنثور، ج 2،ص 636
(4)- اسباب النزول، ص 150
(5)- شواهد التنزيل، ج 1، ص 188
(6)- روح المعاني، ج 6، ص 172
(7)- فصول المهمه، ص27
(8)- فتح الغدير، ج 3، ص 57
(9)- المفردات، ص 570
(10)- النهايه، ج 5، ص 227
(11)- الصحاح في لغه العرب، ج 6، ص2528
(12)- معجم مقايس اللغه، ج 6، ص 141
(13)- تفسير نمونه، ج 5، ص16
(14)- فروغ ولايت، ص 135
(15)- تفسير نمونه، ج 5، ص 12
(16)- همان
(17)- مائده / 70
(18)- تفسير نمونه، ج 5، ص 12 (19)- شوري/23



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها :