درباره

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ جهت آشنایی با اهل بیت(ع) می باشد و شعر هایی از کتاب «از خدا تا خدا» که نوشته خودم است در اینجا قابل رویت است
منوی اصلی
جستجو
مطالب پيشين
آرشيو مطالب
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
لينک دوستان
پيوندهاي روزانه
نويسندگان
کاربردی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 36
بازدید دیروز : 173
بازدید هفته : 209
بازدید ماه : 1240
بازدید کل : 60295
تعداد مطالب : 573
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی بیست تولز









حضرت مهدی(عج) از منظر عترت(ع) حدیث قدسی:در شب معراج خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) فرمود ای محمّد! به تو عطا کردم این را که از صلب علی، یازده نفر مهدی بیرون آورم، همه ایشان از بکر بتول اند. آخرین ایشان فردی است که در پشت سر او عیسی بن مریم(ع) نماز می خواند، زمین را پر از عدل و داد می کند چنانچه از ظلم و جور پر گردیده. با او از ضلالت هدایت خواهم کرد و با او از هلاکت نجات خواهم داد…(بحارالانوار ج۱۳) پیامبر اکرم(ص) فرمودند:مهدی(عج) از اولاد من است… مردم را بر دین من وا می دارد. کسی که مخالفت او نماید، مخالفت مرا کرده، هرکه در حال غیبت او را انکار نماید، مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب کند، مرا تکذیب کرده است.(کمال الدین ج۲ ص۴۱۱) پیامبر اکرم(ص) فرمودند:دنیا تمام نمی شود تا این که والی شود بر امّت من مردی از اهل بیت من که او را مهدی(عج) گویند.(غیبت شیخ طوسی ص۱۸۰) پیامبر اکرم(ص) فرمودند: خوشا به حال کسی که قیام کننده اهل بیتِ مرا درک کند و پیش از قیامش به او اقتدا نماید. دوست او را دوست بدارد و از دشمن وی بیزاری جوید و ولایت امامانِ هدایتگر پیش از او را نیز بپذیرد. اینان دوستان من و مورد علاقه و محبت من و گرامی­ترین امّت من در نزد من هستند.(بحار­الانوار ج ۵۲ص ۱۲۹) امیر المومنین علی(ع)فرمودند:در آن هنگام که اسلام غروب می کند و چونان شتری در راه مانده، دُم خود را به حرکت در آورده و گردن به زمین می چسباند، مهدی(عج) پنهان خواهد شد (غیبت). او باقی مانده حجت های الهی و آخرین جانشین از جانشینان پیامبر است.(نهج البلاغه خطبه ۱۸۲)امیر المومنین علی(ع)فرمودند:چون حضرت مهدی(عج) ظهور کند هواپرستی را به خداپرستی بازگرداند، پس از آنکه خداپرستی را به هواپرستی بازگردانده باشند. افکار و نظریات را طبق قرآن بازگرداند، پس از آنکه قرآن را طبق افکار و نظریات بازگردانده باشند.(بحارالانوار ج ۵۱ص ۱۳۰)امام حسن مجتبی(ع) فرمودند:خدای تعالی ولادت مهدی(ع) را مخفی و شخصش را غایب گرداند تا اینکه احدی را در گردن وی بیعتی نباشد، او امام نهمین از اولاد برادرم حسین(ع) است.(کمال الدین ج۱ ص۳۱۵)امام حسن مجتبی(ع) فرمودند:هر یک از ما امامان بیعتی از ستمکار زمانش بر گردن دارد؛ مگر قیام کننده که عیسی بن مریم(ع)، پشت سرش نماز خواهد خواند او نهمین فرزند از فرزندان برادرم حسین(ع) است. در غیبتش عمری دراز دارد. آنگاه به صورت جوانی کمتر از ۴٠ سال ظهور خواهد کرد، چون خدای متعال بر هر چیز توانا و قادر است.(اثبات­الهداه ج ۳ص ۴۶۵)امام حسین(ع) فرمودند:نهمین فرزند من قیام کننده به حق است. خداوند به وسیله او زمین مرده را زنده گرداند، دین را به دست او آشکار نماید و حق را احقاق کند.(احتجاج طبرسی ج۲ ص۳۱۷)امام سجاد(ع) فرمودند:هر که در روزگار غیبت قیام کننده ما بر ولایت ما استوار ماند و (بر مشکلات و مصائب) صبر کند، خداوند پاداش هزار شهید به مانند شهیدان بدر و احد به وی عطا می­فرماید.(بحارالانوار ج۵۲ ص۱۲۵)امام باقر(ع)فرمودند:پدر و مادرم فدای کسی که نامش نام من، کنیه اش کنیه من، او امام هفتمین است بعد از من. او زمین را پر از عدل گرداند، چنانچه پر از جور گردیده.(الغیبة شیخ مفید)امام باقر(ع)فرمودند:اگر کسی بگوید: اگر حضرت مهدی(عج) را درک کنم او را یاریمی کنم، پاداش او مانند کسی است که با شمشیرش آن حضرت را یاری کرده است و کسی که در رکاب مهدی(عج) شهید شود،اجر دو شهید دارد.(بحارالانوار ج۵۲ ص۱۲۳)امام باقر(ع) فرمودند:مهدی(عج) از عترت است. غیبتی دارد که در آن، مردم متحیّر شوند، عده­ای گمراه و عدّه­ای رستگار شوند، خوشا به حال آنانکه در خدمتش هستند. عمل به کتاب خدا و سنت نبی اش، در قلب مهدی ما میروید، هر کس که او را زیارت کند، بدو بگوید: السلام علیک اهل بیت الرّحمة و معدن العلم و موضع الرسالة (همان، ج ۳، ص ۴۶۹)امام صادق(ع) فرمودند:هرکس به همه امامان اعتراف کند ولی مهدی(عج) را انکار کند، مانند کسی است که به همه پیامبران اعتراف کند ولی حضرت محمد(ص) را انکار کند.(بحارالانوار ج۵۱ ص۱۴۳)امام کاظم(ع) فرمودند: بهترین عبادت بعد از معرفتِ خداوند متعال، انتظار فرج است.(تحف­العقول، ص ۴۲۵)امام رضا(ع) فرمودند:هنگامی که حضرت مهدی(عج) ظهور کند، زمین به نور پروردگارش روشن می­شود و ترازوی عدالت را در میان مردم می­گذارد و هیچ کس به دیگری ستم نمی­کند.(بحارالانوار ج ۵۲ ص ۳۲۱)امام جواد(ع) فرمودند:قیام کننده(عج) کسی است که خداوند به وسیله او زمین را از کافران و منکران پاک سازد و از عدل و داد پر کند. ولادتش از دیدگاه افراد پنهان خواهد بود و شخصش از برابر چشم بینندگان غایب است.(اثبات الهداة ج ۳ ص ۴۷۸)امام جواد(ع)فرمودند: قیام کننده ما همان مهدیِ منتظَر است که باید در غیبتش انتظار او را کشید و در موقع ظهور، از او فرمان برد او سومین فرزند ماست.(اعلام الوری ص۴۰۸)امام هادی(ع)به نرجس خاتون فرمودند:می­خواهی تو را اکرامی نمایم یا بشارتی به شرف ابدی دهم؟ نرجس گفت : بله، بشارت به شرف ابدی دهید.حضرت(ع) فرمودند: بشارت باد تو را به فرزندی که فرمانروای مشرق و مغرب عالم خواهد بود و زمین را پر از عدل و داد کند، چنانچه از ظلم و جور پر شده باشد.(الکلم الطیب ص ۵۶۶)امام حسن عسکری(ع) فرمودند:پسرم مهدی(عج) حجت خداست بعد از من، هر که بمیرد و او را نشناسد مانند مرده اهل جاهلیت است.(کمال الدین ج۲ص۴۰۹)امام حسن عسکری(ع)فرمودند:فرزندم م ح م د، امام و حجّت پس از من است. هر که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است. بدانید که او را غیبتی است که جاهلان درباره آن سرگشته شدند و باطل گرایان به نابودی افتند. کسانی که برای ظهور او زمان تعیین کنند دروغ می­گویند. پس از آن غیبت ظهور می­کند گویی پرچمهای سفید را می­بینم که در نجف و کوفه برفراز سر او در اهتزازند.(میزان­الحکمه ج ۱ ص ۳۳۵)امام زمان(عج)فرمودند:چگونگی بهره مند شدن از من در روزگار غیبتم همچون بهرهمند شدن از خورشید پشت ابر است.(مکیال المکارم ج۱ ص۵۱) امام زمان(عج)فرمودند: من برای اهل زمین امان هستم، همان گونه که ستارگان برای اهل آسمان امان هستند.(بحارالانوار ج۵۲ ص۹۲)




برچسب ها :

در روایات داریم « المرأةُ ریحانةٌ »، زن گل است. حالا شما ببینید، اگر مردی با یک گُلی با خشونت و بی‌اعتنایی رفتار کند و پاسِ گُل بودن او را ندارد، چقدر ظالم و بد است. مثل تحمیل کردن، زیاده روی کردن، زیاده خواهی کردن مردها از زنها، توقّعات بی‌جا و زیادی.
« المرأةُ رَیحانةٌ و لَیسَتْ بقَهْرِمانَةٍ » قهرمان، یعنی همین کار پرداز امروز زندگی ... این زن، کار پرداز شما نیست که همه‌ی کارهای زندگیتان را روی دوش او بگذارید و بعد هم از او مؤاخذه کنید. نه! این یک گُلی است در دست شما ... حتی اگر دانشمند یا سیاستمدار باشد، در بحث معاشرت خانوادگی، او گُل است.[1]
براي مطالعه بيشتر
http://library.tebyan.net/newindex.aspx?pid=19667&BookID=81423&Language=1

پی نوشت :
1. مطلع عشق(گزيده‌اي از رهنمودهاي حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي به زوج‌هاي جوان)، ص90.




برچسب ها :

قرآن کريم :

كَلِمَةُ اللّه ِ هِىَ الْعُلْيا؛ سوره توبه، آيه ۴۰

كلام الهى است كه برترين است.

۱پيامبر صلي الله عليه و آله : اَلتَّسْميَةُ مِفْتاحُ الْوُضوءِ و مِفْتاحُ كُلِّ شَيءٍ؛

 بسم اللّه الرحمن الرحيم، كليد وضو و كليد هر چيزى است. مستدرك الوسائل، ج۱، ص ۳۲۳

۲پيامبر صلي الله عليه و آله : لا يُرَدُّ دُعاءٌ أَوَّلُهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

دعايى كه با بسم اللّه الرحمن الرحيم شروع شود، رد نمى شود. الدعوات، ص ۵۲

۳پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ قَرَأَ بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مُوقِنا سَبَّحَتْ مَعَهُ الْجِبالُ إلاّ أَنـَّهُ لايَسْمَعُ ذلِكَ مِنها؛

هر كس با يقين بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند، كوه ها به همراه او تسبيحمى گويند، هر چند او تسبيح آنها را نمى شنود. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۲۶

۴پيامبر صلي الله عليه و آله : مَن رَفَعَ قِرطاسا مِنَ الأْرضِ مَكتوبا عَلَيهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِإجلالاً لِلّهِ ولاِسْمِهِ عَنْ أن يُداسَّ كانَ عِندَ اللّه ِ مِنَ الصِّدِّيقينَ و خُفِّفَ عَن والِدَيهِ و إنكانا مُشرِكَينِ؛

هر كس كاغذى را كه روى آن بسم اللّه الرحمن الرحيم نوشته شده است از روى زمين برداردو اين كار براى بزرگداشت خداوند و جلوگيرى از اهانت به نام او باشد، نزد خداوند از صديقينبه شمار مى رود و از بار گناه پدر و مادرش برداشته خواهد شد، حتى اگر مشرك باشند. تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ج ۱، ص۳۲

۵پيامبر صلي الله عليه و آله : إذا قالَ الْعَبدُ عِندَ مَنامِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ يَقولُ اللّه ُ: مَلائِكَتى! اُكتُبُوا بِالْحَسَناتِ نَفسَهُ إلَى الصَّباحِ؛

هر گاه بنده اى هنگام خوابش، بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد، خداوند به فرشتگانمى گويد: به تعداد نفس هايش تا صبح برايش حسنه بنويسيد. جامع الأخبار، ص ۴۲

۶پيامبر صلي الله عليه و آله : اَلْعَبد... إِنْ قالَ فى أوَّلِّ وُضوئِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ طَهُرَتأعضاؤُهُ كُلُّها مِنَ الذُّنوبِ؛

اگـر بنـده اى... در ابتداى وضويش، بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد همه اعضايش ازگناهان پاك مى شود. تفسير الإمام العسكرى عليه السلام، ص ۵۲۱

۷پيامبر صلي الله عليه و آله : زَيـِّنوا مَوائِدَكُم بِالْبَقْلِ؛ فإِنَّها مَطرَدَةٌ لِلشَّياطينِ مَعَ التَّسميَةِ؛

سفره هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه الرحمن الرحيم،شيطان را طرد مى كند. مكارم الأخلاق، ص ۱۷۶

۸پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ قَرَأ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كَـتَبَ اللّهُ لَهُ بِكُلِّ حَرفٍ أربَعَةَ آلافِحَسَنَةٍ و مَحا عَنهُ أربَعَةَ آلافِ سَيِّـئَةٍ و رَفَعَ لَهُ أربَعَةَ آلافِ دَرَجَةٍ؛

هر كس بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند خداوند به ازاى هر حرفِ آن چهار هزارحسنه برايش مى نويسد و چهار هزار گناه از او پاك مى كند و چهار هزار درجه او رابالا مى برد. بحارالأنوار، ج ۹۲، ص ۲۵۸

۹پيامبر صلي الله عليه و آله : أنَّهُ إذا قالَ الْمُعَلِّمُ لِلصَّبىِّ قُل بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَقالَ الصَّبىُّ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كَـتَبَ اللّه ُ بَراءَةً لِلصَّبِىِّ و بَراءَةً لأِبـَوَيهِ و بَراءَةً لِلمُعَلِّمِ؛

وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه الرحمن الرحيم و كودك آن را تكرار كندخداوند براى كودك و پدر و مادرش و معلم، برائت از آتش در نظر خواهد گرفت. مجمع البيان، ج ۱، ص ۵۰

۱۰پيامبر صلي الله عليه و آله: مَن كَـتَبَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَجَوَّدَهُ تَعظيما لِلّهِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ؛

هر كس بسم اللّه الرحمن الرحيم را براى بزرگداشت خداوند زيبا بنويسد، خداوند اورا مى بخشد. بحارالأنوار، ج ۹۲، ص ۳۵

۱۱پيامبر صلي الله عليه و آله: عَنِ اللّهِ جَلّ وَ عزَّ أنَّهُ قالَ: كُلُّ أمرٍ ذى بالٍ لَم يُذكَر فيهِ بِسمِ اللّهِفَهُوَ أَبْتَرُ؛

پيامبر صلي الله عليه و آله از خداوند عزيز و جليل نقل كرده است كه فرمود: هر كار ارزشمندى كه درآن بسم اللّه ذكر نشود ناقص است. بحارالأنوار، ج ۷۶، ص ۳۰۵

۱۲پيامبر صلي الله عليه و آله : مَن حَزَنَهُ أَمرٌ تَعاطاهُ فَقالَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ و هو مُخلِصٌ لِلّهِبِقَلبِهِ إلَيْهِ لَم يَنفَكَّ مِن إحدَى اثْنَتَينِ إمّا بُلُوغُ حاجَتِهِ فِى الدُّنيا و إمّا يَعدِلُهُ عِندَ رَبِّهِ ويَدَّخِرُ لَدَيهِ و أبقى لِلْمُؤمِنينَ؛

هر كس كارى او را اندوهگين و به خود مشغول كند و او با اخلاص براى خدا بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد و با قلبش به سوى او رو كند، يكى از اين دو براى او خواهد بود: يادر دنيا به حاجتش مى رسد و يا حاجتش نزد پروردگار بوده و براى او ذخيره مى شود وآن براى مؤمنان ماندگارتر است. التوحيد، ص ۲۳۲

۱۳پيامبر صلي الله عليه و آله : مَن أرادَ أَنْ يُنجِيَهُ اللّه ُ مِنَ الزَّبانيَةِ التِّسعَةِ عَشَرَ فَلْيَقرَأْ بِسمِ اللّهِالرَّحمنِ الرَّحيمِ فَإنَّها تِسعَةَ عَشَرَ حَرفا لِيَجعَلَ اللّهُ كُلَّ حَرفٍ مِنها جُنَّةً مِنواحدٍ مِنهُم؛

هر كس مى خواهد خداوند او را از زبانيه (فرشتگان عذاب) نوزده گانه برهاند، بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند زيرا آن نوزده حرف است. تا خداوند هر حرف آن را سپرىدر مقابل يكى از آن فرشتگان قرار دهد. بحارالأنوار، ج ۸۹ ، ص ۲۵۸

۱۴پيامبر صلي الله عليه و آله : إذا مَرَّ الْمُؤمِنُ عَلَى الصِّراطِ فَيَقولُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ طَفِئَتْلَهبُ النِّيرانِ وَ تَقولُ: جُز يا مُؤمِنُ فَإنَّ نورَكَ قَد أطفَأ لَهِبى؛

هنگامى كه مؤمن بر صراط مى گذرد، و مى گويد: بسم اللّه الرحمن الرحيم. ناگاهزبانه هاى آتش خاموش مى شود و مى گويد: اى مؤمن عبور كن زيرا نور تو آتش مراخاموش كرد. جامع الأخبار، ص ۱۲۰

۱۵پيامبر صلي الله عليه و آله : لَو قَرَأتَ بِسمِ اللّهِ تَحفَظُكَ الْمَلائِكَةُ إلَى الْجَنَّةِ و هُوَ شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ؛

اگر بسم اللّه را قرائت كنى، فرشتگان، تا بهشت تو را حفظ مى كنند و آن شفاى هردردى است. فقه الرضا عليه السلام، ص ۳۴۲

۱۶پيامبر صلي الله عليه و آله : إذا قالَ الْعَبدُ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُه: بَدَأَ عَبدىبِاسْمى و حَقٌّ عَلَىَّ أنْ اُتَمِّمَ لَهُ اُمُورَهُ و اُبارِكَ لَهُ فى أَحوالِهِ؛

هر گاه بنده اى بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد خداوند مى فرمايد: بنده ام كارش رابا نام من آغاز كرد، بر من است تا كارش را به پايان برسانم و براى او در كارهايشبركت قرار دهم. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۲، ص ۲۶۹

۱۷پيامبر صلي الله عليه و آله : كانَ جِبرئيلُ إذا جاءَنى بِالْوَحىِ أوَّلُ ما يُلقى عَلَىَّ بِسمِ اللّهِالرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

وقتى جبرئيل با وحى به نزدم مى آمد، نخستين چيزى كه به من القا مى كرد، بسماللّه الرحمن الرحيم بود. سنن الدارقطنى، ج ۱، ص ۳۰۴

۱۸پيامبر صلي الله عليه و آله : مَن قَرَأ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ بَنَى اللّهُ لَهُ فِى الْجَنَّةِ سَبعَةَ ألفٍ قَصرٍمِن ياقوتَةٍ حَمْراءَ؛

هر كس بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كند خداوند در بهشت هفتاد هزار قصر ازياقوت سرخ براى او بنا كند. مدينة المعاجز، ج ۲، ص ۳۶۶

۱۹پيامبر صلي الله عليه و آله : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ مِفتاحُ كُلِّ كِتابٍ؛

بسم اللّه الرحمن الرحيم، كليد هر نوشته اى است. الجامع الصغير، ج ۱، ص ۴۸۱

۲۰پيامبر صلي الله عليه و آله : اُمَّتى يَأتونَ يَومَ الْقيامَةِ و هُم يَقولونَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ فَتَثقُلُحَسَناتُهُم فِى الْميزانِ فَيُقالُ: ألا ما اُراجِحَ مَوازينَ اُمَّةِ مُحَمَّدٍ: فَـتَقولُ الأْنبياءُ عليهم السلام إنَّابْتِداءَ كَلامِهِم ثَلاثَةَ أسماءٍ مِن أسماءِ اللّه ِ لَو وُضِعَت فى كَفَّةِ الْمِيزانِ و وُضِعَت سَيِّئاتُ الْخَلقِ فى كَفَّةٍ اُخرى لَرَجَحَتْ حَسَناتُهُم؛

امت من در روز قيامت مى آيند در حالى كه بسم اللّه الرحمن الرحيم مى گويند. آنگاهاعمال نيك آنها در ترازوى اعمال، سنگين مى شود. گفته مى شود: چه چيزى باعث شدهكه ترازوى اعمال امّت محمد سنگين شود. پيامبران جواب مى دهند: چون سخن ايشانبه سه نام از نام هاى پروردگار شروع مى شود كه اگر در يك كفه ترازو قرار گيرد و گناهانمردم در كفه ديگر گزارده شود، حسنات آنها برترى مى يابد. تنبيه الخواطر و نزهة النواظر، ج ۱، ص ۳۲

۲۱امام على عليه السلام : إنَّ الْعَبدَ إذا أرادَ أن يَقرَأَ أو يَعمَلَ عَمَلاً و يَقولُ... بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِالرَّحيمِ فَإنَّهُ يُبارَكُ لَهُ فيهِ؛

هر بنده اى بخواهد چيزى بخواند يا كارى انجام دهد و بسم اللّه الرحمن الرحيمبگويد، در كارش بركت داده مى شود. تفسير الإمام العسكرى عليه السلام، ص ۲۵

۲۲امام على عليه السلام : مَنِ اسْتَمَعَ إلى قارى ءٍ يَقرَؤُها بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ كانَ لَهُبِقَدرِ ما لِلْقارِئ؛

هر كس به صداى قارى اى كه بسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت مى كند گوش دهد،براى او آن خواهد بود، كه براى قارى است. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۲، ص ۲۷۱

۲۳امام على عليه السلام : بِسمِ اللّهِ شِفاءٌ مِن كُلِّ داءٍ و عَونٌ لِكُلِّ دَواءٍ؛

بسم اللّه ، شفاى هر دردى و يارى كننده هر دارويى است. نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ص ۴۲

۲۴امام على عليه السلام : ألا فَمَن قَرَأها (بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ) مُعتَقِدا لِمُوالاةِ مُحَمَّدٍ و آلِهِ الطَّيِّبِينَ مُنقادا لأَِمرِها مُؤمِنا بِظاهِرِهِما و باطِنِهِما أعطاهُ اللّه ُ عَزَّوَجلَّ بِكُلِّحَرفٍ مِنها حَسَنَةً كُلُّ واحِدَةٍ مِنها أفضَلُ مِنَ الدُّنْيا و ما فيها مِن أصنافِ أموالِهاو خَيراتِها؛

هر كه بسم اللّه الرحمن الرحيم را با اعتقاد و دوستى محمد و آل پاكش و با تسليم دربرابر دستوراتشان و با ايمان به ظاهر و باطنش بخواند خداوند عزيز و جليل در مقابل هرحرف آن، چيزى برتر از دنيا و آنچه در آن است، از ثروت و خوبى ها را به او مى بخشد. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص ۲۷۰

۲۵امام كاظم عليه السلام : سُئِلَ الكاظِمُ عليه السلام: و أىُّ آيَةٍ أَعظَمُ فى كِتابِ اللّه ِ؟ فَقالَ: بِسمِ اللّهِالرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

از امام كاظم عليه السلام پرسيدند: كداميك از آيات كتاب خدا برتر و بزرگ تر است؟ فرمودند:بسم اللّه الرحمن الرحيم. بحارالأنوار، ج ۸۹ ، ص ۲۳۸

۲۶امام باقر عليه السلام : أوَّلُ كُلِّ كِتابٍ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»، فَإِذا قَرَأتَ«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» فَلا تُبالى أن لا تَستَعيذَ، و إذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِالرَّحيمِ» سَتَرَتكَ فيما بَينَ السَّماءِ وَالأَرضِ؛

ابتداى هر كتابى كه از آسمان نازل شده، بسم اللّه الرحمن الرحيم است. هر گاهبسم اللّه الرحمن الرحيم را قرائت كردى اشكالى ندارد كه استعاذه نكنى (نگويى كه پناهمى برم به خدا) و هر گاه بسم اللّه الرحمن الرحيم را تلاوت كردى، تو را از آنچه ميانآسمان و زمين است محفوظ مى دارد. كافى، ج ۳ ، ص ۳۱۳

۲۷امام صادق عليه السلام : اِحتَجِز مِنَ النّاسِ كُلِّهِم بـِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» و بـِ «قُلْ هُوَ اللّه ُ أحَدٌ»اِقرَأها عَن يَمينِكَ و عَن شِمالِكَ و مِن بَينِ يَدَيكَ و مِن خَلفِكَ و مِن فَوقِكَ ومِن تَحتِكَ؛

خود را از تمامى مردم با بسم اللّه الرحمن الرحيم و قل هو اللّه احد حفظ كن. آن را ازسمت راست و چپ و جلو و عقب و بالا و پايين بخوان. كافى، ج ۲، ص ۶۲۴

۲۸امام صادق عليه السلام : لا تَدَعْ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ و إن كانَ بَعدَهُ شِعرٌ؛

بسم اللّه الرحمن الرحيم را رها مكن حتى اگر بعدش شعر باشد. كافى، ج ۲، ص ۶۷۲

۲۹امام صادق عليه السلام : إذا تَوَضَّأَ أحَدُكُم و لَم يُسَمَّ كانَ لِلشَّيطانِ فى وُضوئِهِ شِركٌ و إنأكَلَ أو شَرِبَ أو لَبِسَ و كُلُّ شَى ءٍ صَنَعَهُ يَنبَغى أن يُسَمِّى عَلَيهِ فَإن لَم يَفعَل كانَلِلشَّيطانِ فيهِ شِركٌ؛

هر گاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه الرحمن الرحيم نگويد. شيطان در آنشريك است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد يا لباس بپوشد و هر كارى كه بايد نام خدا را برآن جارى سازد، انجام دهد و چنين نكند، شيطان در آن شريك است. محاسن، ج ۲، ص ۴۳۳

۳۰امام صادق عليه السلام : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ اسْمُ اللّه ِ الأْكبَرِ أو قالَ الأْعظَمِ؛

بسم اللّه الرحمن الرحيم، بزرگ ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت ترين نام خداوند است. بحارالأنوار، ج ۹۰، ص ۲۲۳

۳۱امام صادق عليه السلام : اَلباءُ بَهاءُ اللّه ِ وَ السِّينُ سَناءُ اللّه ِ وَ الْمِيمُ مَجدُ اللّه ِ و اللّه ُ إلهُ كُلِّ شَى ءٍالرَّحمنُ بِجَميعِ خَلقِهِ وَ الرَّحيمُ بِالْمُؤمنينَ خاصَّةً؛

باء (بسم اللّه الرحمن الرحيم) بهاء (روشنى) خدا و سين آن سناء (بزرگى) خدا و ميمآن مجد (عظمت) خدا، و اللّه معبود همه چيز، رحمن مهربان به همه خلق، رحيم مهربانفقط به مؤمنان است. كافى، ج ۱، ص ۱۱۴

۳۲امام صادق عليه السلام : رُبَّما تَرَكَ بَعضُ شيعَتِنا فِى افْتِتاحِ أَمرِهِ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِفَـيَمْـتَحِنَهُ اللّه ُ بِمَكْروهٍ لِيُـنَـبِّهَهُ عَلى شُكرِ اللّه ِ وَ الثَّناءَ عَلَيهِ و يَمحَقُ وَ صَمةَ تَقصيرِهِعِندَ تَركِهِ قَولَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛

بسا كه يكى از شيعيان ما در آغاز كارى، بسم اللّه الرحمن الرحيم نمى گويد و به همينخاطر، خداوند، او را گرفتار چيزى ناخوشايند مى سازد تا به شكر و ثناى الهى متوجّهگردد و كوتاهى اش را در گفتن بسم اللّه ، جبران كند. التوحيد، ص ۲۳۱

۳۳امام صادق عليه السلام : اَلْبَسمَلَةُ تيجانُ السُّوَرِ؛

بسم اللّه الرحمن الرحيم، تاج سوره هاست. تفسير القرطبى، ج ۱، ص ۹۲

۳۴امام كاظم عليه السلام : ما مِن أحَدٍ دَهَمَهُ أَمرٌ يَغُمُّهُ أَو كَرَبَتْهُ كُربَةً فَرَفَعَ رَأسَهُ إلَى السَّماءِ ثُمَّقالَ ثَلاثَ مَرّاتٍ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ إلاّ فَرَّجَ اللّه ُ كُربَتَهُ و أذهَبَ غَمَّهُ؛

هر كس گرفتار چيزى است كه غمگينش مى سازد يا ناخوشايندى كه ناراحتشمى كند، اگر سر به آسمان بلند كند و سه بار بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد، بى ترديد،خداوند، گره از كارش خواهد گشود و غمش را برطرف خواهد كرد. مكارم الأخلاق، ص ۳۴۷

۳۵امام رضا عليه السلام : إنَّ بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ أقرَبُ إلَى اسْمِ اللّه ِ الأْعظَمِ مِن سَوادِ الْعَينِ إلى بَياضِها؛

بسم اللّه الرحمن الرحيم، به اسم اعظم نزديك تر است از سياهى چشم به سفيدى اش. عيون أخبار الرضا، ج ۱، ص ۸

۳۶امام رضا عليه السلام : مَعنى قَولِ القائِلِ بِسمِ اللّهِ أَىْ أَسِمُ عَلى نَفسى سِمَةً مِن سِماتِ اللّه ِ وهِىَ الْعِبادَةُ؛

معناى گفته كسى كه بسم اللّه مى گويد، يعنى نشانى از نشانه هاى خداوند را بر خودمى گذارم و آن عبادت است. التوحيد، ص ۲۲۹

۳۷امام على عليه السلام : قولوا عِندَ افتِتاحِ كُلِّ أَمرٍ صَغيرٍ أو عَظيمٍ: بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ؛أَىْ أَستَعينُ عَلى هذَا الأَمرِ بِاللّه ِ الَّذى لا يَحِقُّ العِبادَةُ لِغَيرِهِ، المُغيثِ إذَ ااستُغيثَ، المُجيبِ إذا دُعىَ، الرَّحمنِ الَّذى يَرحَمُ بِبَسطِ الرِّزقِ عَلَينا، الرَّحيمِ بِنا فىأديانِنا و دُنيانا و آخِرَتِنا، خَفَّفَ عَلَينَا الدِّينَ و جَعَلَهُ سَهلاً خَفيفا، و هُوَ يَرحَمُنابِتَمييزِنا مِن أعدائِهِ؛

هنگام آغاز هر كار كوچك و بزرگى بسم اللّه الرحمن الرحيم بگوييد. يعنى براى اينكار، از خدا مدد مى جويم. خدايى كه جز او كسى سزاوار پرستش نيست. پناهگاه پناهجوو فريادرس فرياد خواه است. خداوند بخشنده اى كه با گسترش روزى بر ما رحم مى كند،مهربان به ما، در آيين و دنيا و آخرتمان. دين را بر ما آسان و سبك و سهل گرفت. و به مارحم مى كند با جدا كردن از دشمنانش. التوحيد، ص ۲۳۲

۳۸امام حسن عسكرى عليه السلام : عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ: ... وَ الجَهرُ بـِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ»؛

نشانه هاى مؤمن پنج چيز است: ... و بلند گفتن بسم اللّه الرحمن الرحيم. تهذيب الأحكام، ج ۶ ، ص ۵۲ ، ح ۳۷

۳۹امام صادق عليه السلام : اِغْلِقُوا أَبوابَ الْمَعصيَةِ بِالإْسْتِعاذَةِ وَ افْتَحُوا أبوابَ الطّاعَةِبِالتَّسميَةِ ؛

درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه گفتن بگشاييد. الدعوات، ص ۵۲

۴۰معصوم عليه السلام : مِن حَقِّ الْقَلَمِ عَلى مَن أَخَذَهُ إذا كَـتَبَ أَنْ يَبدَأَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِالرَّحيمِ ؛

از حقوق قلم بر كسى كه آن را براى نوشتن در دست مى گيرد اين است كه با بسم اللّه الرحمن الرحيم آغاز كند. مستدرك الوسائل، ج ۸ ، ص ۴۳۴




برچسب ها :

قرآن کريم :

اِنْ اَحْسَنْتُمْ اَحْسَنْتُمْ لاَِنْفُسِكُمْ وَ اِنْ اَسَاْتُمْ فَلَها؛ [سوره اسراء ، آيه ۷]

اگر خوبى كنيد، به خودتان كرده ايد و اگر بدى كنيد باز هم به خود كرده ايد.

۱پيامبر صلي الله عليه و آله : بَيْتٌ لا صِبْيانَ فيهِ لا بَرَكَةَ فيهِ؛

 خانه اى كه كودك در آن نباشد ، بركت ندارد. [كنز العمّال ، ح ۴۴۴۲۵]

۲پيامبر صلي الله عليه و آله : اِنَّ الْوَلَدَ الصّالِحَ رَيْحانَةٌ مِنْ رَياحينِ الْجَنَّةِ؛

فرزند شايسته ، گُلى از گل هاى بهشت است . [كافى ، ج ۶، ص ۳، ح ۱۰]

۳امام باقر عليه السلام : اِذا اَرَدْتَ الْوَلَدَ فَقُلْ عِنْدَ الْجِماعِ : اَللّهُمَّ ارْزُقْنى وَلَدا وَ اجْعَلَهُ تَقيّا لَيسَفى خَلْقِهِ زِيادَةٌ وَ لا نُقْصانٌ وَ اجْعَلْ عاقِبَتَهُ اِلى خَيْرٍ؛

هرگاه فرزند خواستى ، هنگام آميزش بگو : بار الها! به من فرزندى عطا كن و او را باتقوا قرار ده و در آفرينش او، كم و زيادى نباشد و او را عاقبت به خير گردان . [كافى، ج ۶ ، ص ۱۰، ح ۱۲]

۴پيامبر صلي الله عليه و آله : اَدِّبُوا اَوْلادَكُمْ فى بُطونِ اُمَّهاتِهِمْ. قيلَ: وَكَيْفَ ذلِكَ يا رَسُولَ اللّه ِ؟ فَقالَ:بِاِطْعامِهِمُ الْحَلالَ؛

فرزندانتان را در رحم مادرانشان تربيت كنيد. سئوال شد: اين چطور ممكن است،اى رسول خدا؟ فرمودند: با خوراندن غذاى حلال (به مادرانشان). [جُنگ مهدوى، ص]

۵امام صادق عليه السلام : الْمَرأَةُ تَحيضُ، يَحْرُمُ عَلى زَوْجِها اَن يَأتِيَها لِقَولِ اللّه ِ تَعالى «و لاتَقرَبوهُنَّ حَتّى يَطهُرْنَ)؛

زنى كه در عادت ماهيانه (حيض) است بر شوهرش آميزش با او حرام است به دليل اين گفته خداوند متعال: «به زنان حائض نزديك نشويد تا زمانى كه پاك گردند». [وسائل الشيعه ، ج ۲، ص ۳۲۲، ح ۹]

۶پيامبر صلي الله عليه و آله : اَلْبَناتُ هُنَّ الْمُشْفِقاتُ الْمُجَهِّزاتُ الْمُبارَكاتُ، مَنْ كانَتْ لَهُ ابْنَةٌ واحِدَةٌجَعَلَهَا اللّه ُ لَهُ سِتْرا مِنَ النّارِ، و مَنْ كانَتْ عِنْدَهُ ابْنَتانِ اُدْخِلَ الْجَنَّةَ بِهِما، وَ مَنْ كانَتْ عِنْدَهُثَلاثُ بَناتٍ أوْ مِثْلُهُنَّ مِنَ الاَْخَواتِ وُضِعَ عَنْهُ الْجِهادُ وَ الصَّدَقَةُ ؛

دختران ، دلسوز ، مددكار و بابركت اند . هر كس يك دختر داشته باشد ، خداوند ، او راپوششى از دوزخ قرار مى دهد و هر كس دو دختر داشته باشد ، به خاطر آن وارد بهشتمى شود و هر كس سه دختر يا مانند آن خواهر داشته باشد ، جهاد و صدقه از او برداشتهمى شود . [كنز العمّال ، ح ۴۵۳۹۹]

۷پيامبر صلي الله عليه و آله : اِذا اَتى اَحَدُكُم اَهْلَهُ فَلْيَسْتَتِرْ، فَاِنَّهُ اِذا لَمْ يَسْتَتِرْ استَحْيَتِ الْمَلائِكَةُوَ خَرَجَتْ، وَ حَضَرَتِ الشَّياطينُ؛

هرگاه كسى از شما خواست با همسرش آميزش كند ، بايد خود را بپوشانَد ، چرا كه اگرنپوشاند ، فرشتگان حيا مى كنند و خارج مى شوند و شيطان حاضر مى شود . [كنز العمّال ، ح ۴۴۸۳۵]

۸امام رضا عليه السلام : لا تَقْرَبِ النِّساءَ في اَوَّلِ اللَّيْلِ لا شِتاءً وَ لا صَيْفا وَ ذلِكَ اَنَّ الْمَعِدَةَوَ الْعُروقَ تَـكونُ مُمْتَلِئَةً وَ هُوَ غَيْرُ مَحْمودٍ ، يُتَخَوَّفُ مِنْهُ الْقولَنْجُ وَ الفالِجُ ، وَ الْلَّقْوَةُوَ النِّقرِسُ ، وَ الْحَصاةُ وَ التَّقْطيرُ ، وَ الْفَتْقُ وَ ضَعْفُ الْبَصَرِ وَ الدِّماغِ. فَاِذا اُريدَ ذلِكَ فَلْيَكُنْفى آخِرِ اللَّيْلِ؛ فَاِنَّهُ اَصَحُّ لِلْبَدَنِ ، وَ اَرْجى لِلْوَلَدِ ، وَ اَذْكى لِلْعَقْلِ فِى الْوَلَدِ الَّذى يُقْضىبَيْنَهُما؛

آغاز شب ، چه در زمستان و چه در تابستان ، با زنان آميزش مكن ، اين بدان جهت است كه معده و رگ ها پُرند و اين وضعيت مناسبى [براى آميزش] نيست و بيم قولنجو فلج و لقوه چانه و نِقرس و سنگ [كليه ]و تقطير (چكايش) بول وفتق و ضعفدر بينايى و ذهن مى رود . پس اگر قصد آميزش دارد ، بايد در پايان شب انجام دهد، كهبراى بدن ، صحت افزاتر و براى فرزنددار شدن اميدبخش تر و براى باهوش شدنفرزندى كه در اين ميان پديد مى آيد ، بهتر است . [طب الامام الرضا عليه السلام ، ص ۶۴]

۹امام على عليه السلام : لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ؛

با خشم، تربيت [ممكن ]نيست . [غرر الحكم ، ح ۱۰۵۲۹]

۱۰پيامبر صلي الله عليه و آله : وَالَّذى نَفْسى بِيَدِهِ لَوْ اَنَّ رَجُلاً غَشِىَ امْرَاَتَهُ وَ فِى الْبَيْتِ صَبىٌّ مُسْتَيْقِظٌيَراهُما وَيَسْمَعُ كَلامَهُما وَنَفَسَهُما ما اَفْلَحَ اَبَدا ؛ اِذا كانَ غُلاما كانَ زانيا اَوْ جاريَةًكانَتْ زانيَةً؛

سوگند به كسى كه جانم به دست اوست ، اگر كسى با همسرش درآميزد و در اتاق ،كودكى بيدار باشد كه آنان را ببيند و سخن گفتن و صداى نَفَس آنان را بشنود ، هرگزرستگار نمى شود . اگر پسر باشد ، مردى زناكار و اگر دختر باشد ، زنى زناكار مى گردد . [كافى، ج ۵، ص ۵۰۰، ح ۲]

۱۱امام صادق عليه السلام : مَنْ اَكَلَ سَفَرجَلَةً عَلَى الرِّيقِ طابَ ماؤُهُ وَ حَسُنَ وَلَدُهُ ؛

هر كس ناشتا يك بِهْ بخورد ، نطفه اش پاكيزه مى شود و فرزندش نيكو مى گردد . [كافى ، ج ۶، ص ۳۵۷، ح ۳]

۱۲پيامبر صلي الله عليه و آله : ما مِن اِمْرَاَةٍ حامِلَةٍ اَكَلَتِ الْبِطِّيخَ اِلاّ يَكونُ مَولودُها حَسَنَ الْوَجْهِ وَ الْخُلُقِ ؛

هيچ زن باردارى نيست كه خربزه بخورد ، مگر اين كه فرزندش زيبا و خوش اخلاقمى گردد . [طب النبي صلي الله عليه و آله ، ص ۱۰]

۱۳پيامبر صلي الله عليه و آله : اَطْعِمُوا الْمَرأَةَ فى شَهْرِها الَّذى تَلِدُ فيهِ التَّمْرَ فَاِنَّ وَلَدَها يَكونُحَليما نَقيّا ؛

به زن، در ماهى كه زايمان كرده ، خرما بدهيد ، چرا كه فرزند او بردبار و پاكمى شود . [مكارم الأخلاق ، ص ۱۶۹]

۱۴پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ وُ لِدَ لَهُ مَولودٌ فَلْيُؤَذِّنْ فى اُذُنِهِ الْيُمْنى بِاَذانِ الصَّلاةِ وَلْيُقِمْ فِىالْيُسْرى فَاِنَّها عِصْمَةٌ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ ؛

به هر كس فرزندى داده شود ، بايد در گوش راست او اذان نماز و در گوش چپ اواقامه بگويد ؛ چرا كه مايه ايمنى از شيطانِ رانده شده است . [كافى ، ج ۶، ص ۲۴، ح ۶]

۱۵پيامبر صلي الله عليه و آله : لَيْسَ لِلصَّبىِّ لَبَنٌ خَيْرٌ مِنْ لَبَنِ اُمِّهِ ؛

براى كودك ، هيچ شيرى بهتر از شير مادرش نيست . [عيون اخبار الرضا ، ج ۱، ص ۳۸، ح ۶۹]

۱۶امام صادق عليه السلام : اَلرَّضاعُ واحِدٌ وَ عِشْرونَ شَهْرا، فَما نَقَصَ فَهُوَ جَورٌ عَلَىالصَّبىِّ ؛

شيرخوارى ، ۲۱ ماه است . پس هر چه كم شود ، ظلم بر كودك است . [كافى ، ج ۶، ص ۴۰، ح ۳]

۱۷پيامبر صلي الله عليه و آله : اِذا حَمَلَتِ الْمَرأَةُ كانَتْ بِمَنْزِلَةِ الصّائِمِ القائِمِ المُجاهِدِ بِنَفْسِهِ وَ مالِهِ فىسَبيلِ اللّه ِ ، فَاِذا وَضَعَتْ كانَ لَها مِنَ الأَجرِ ما لا تَدرى ما هُوَ لِعِظَمِهِ، فَاِذا اَرْضَعَتْ كانَلَها بِكُلِّ مَصَّةٍ كَعِدْلِ عِتْقِ مُحَرَّرٍ مِنْ وُلْدِ اِسماعيلَ ، فَاِذا فَرَغَتْ مِنْ رَضاعِهِ ضَرَبَمَلَكٌ عَلى جَنْبِها وَ قالَ : اِستَأنِفِى الْعَمَلَ، فَقَدْ غُفِرَ لَكِ ؛

هنگامى كه زن باردار مى شود ، همانند روزه دارِ شب زنده دار و مجاهدى است كه باجان و مالش در راه خدا جهاد مى كند و هنگامى كه فارق شود ، پاداشى دارد كه نمى دانىعظمت آن چه قدر است و هنگامى كه شير بدهد ، در هر بار مكيدن ، پاداش آزاد كردن يكىاز فرزندان اسماعيل عليه السلامبراى اوست و آن گاه كه شيردادن تمام شود ، فرشته اى بر پهلوىاو مى زند و مى گويد : «عمل را از نو آغاز كن كه بى ترديد ، آمرزيده شدى» . [امالى صدوق ، ص ۴۹۶، ح ۶۷۸]

۱۸امام صادق عليه السلام : اَ لْبَنونَ نَعيمٌ وَ الْبَناتُ حَسَناتٌ وَ اللّه ُ يَسْألُ عَنِ النَّعيمِ ، وَ يُثيبُعَلَى الحَسَناتِ ؛

پسران، نعمت اند و دختران خوبى. خداوند ، از نعمت ها سؤال مى كند و به خوبى هاپاداش مى دهد . [كافى ، ج ۶، ص ۷، ح ۱۲]

۱۹پيامبر صلي الله عليه و آله : طَهِّروا اَولادَكُمْ يَوْمَ السّابِـعِ فَاِنَّهُ اَطْيَبُ وَ اَطْهَرُ و اَسْرَعُ لِنَباتِ اللَّحْمِ،وَ اِنَّ الأَْرْضَ تَنْجُسُ مِنْ بَولِ الاَْغْلَفِ اَرْبَعينَ صَباحا ؛

روز هفتم [تولّد] ، فرزندتان را [با ختنه] پاك كنيد ، چرا كه مايه تميزى و پاكيزگىبيشتر و رويِش شتابنده ترِ گوشت است و زمين ، چهل روز از بول شخص ختنه نشده ،آلوده مى ماند . [كافى ، ج۶، ص۳۵، ح۲]

۲۰امام على عليه السلام : تَخَيـَّروا لِلرَّضاعِ كَما تَتَخَيَّرونَ لِلنِّـكاحِ، فَاِنَّ الرَّضاعَ يُغَيِّرُ الطِّباعَ ؛

براى شيردادن ، [دايه هاى شايسته ]انتخاب كنيد، همان گونه كه براى ازدواجانتخاب مى كنيد ، چرا كه شير ، طبيعت ها را تغيير مى دهد . [قرب الاسناد ، ص ۹۳، ح ۳۱۲]

۲۱عمرو بن شعيب عن أبيه عن جدّه: اِنَّ النَّبىَّ صلي الله عليه و آله اَمَرَ بِتَسمَيةِ الْمَولودِ يَوْمَ سابِعِهِوَ وَضْعِ الاَْذى عَنهُ وَ العَقِّ ؛

پيامبر صلي الله عليه و آلهبه نام گذارى كودك در روز هفتمِ تولّد و كوتاه كردن موى او و عقيقه كردن ،فرمان داد . [سنن الترمذى ، ج ۵، ص ۱۳۲، ح ۲۸۳۲]

۲۲پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ كانَ عِنْدَهُ صَبِىٌّ فَلْيَتَصابَ لَهُ ؛

هر كس با كودك سروكار دارد ، با او كودكانه رفتار كند . [من لا يحضره الفقيه ، ج ۳، ص ۴۸۳،ح ۴۷۰۷]

۲۳امام على عليه السلام: وَ حَقُّ الوَلَدِ عَلَى الوالِدِ أنْ يُحَسِّنَ اِسمَهُ وَ يُحَسِّنَ اَدَبَهُ، و يُعَلِّمَهُالقُرآنَ ؛

حقّ فرزند بر پدر ، آن است كه نام خوب بر او بگذارد و او را خوب تربيت كند و قرآن بهاو بياموزد . [نهج البلاغة ، حكمت ۳۹۹]

۲۴امام صادق عليه السلام : اِنَّ اللّه َ لَيَرْحَمُ الْعَبْدَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ ؛

بدون ترديد ، خداوند بر بنده خود به خاطر شدّت محبّت به فرزندش ، رحم مى كند . [كافى ، ج ۶، ص ۵۰، ح ۵]

۲۵پيامبر صلي الله عليه و آله : حَقُّ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ... اَنْ يَسْتَفْرِهَ اُمَّهُ ؛

حق فرزند بر پدر اين است كه مادر او را گرامى بدارد. [كافى ، ج ۶، ص ۴۸، ح ۶]

۲۶پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ بَكى صَبىٌّ لَهُ فَاَرْضاهُ حَتّى يُسَكِّنَهُ ، اَعْطاهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْجَنَّةِحَتّى يَرْضى ؛

هر كس كودك گريان خود را راضى كند تا آرام شود ، خداوند از بهشت آن قدر به اومى دهد تا راضى شود . [الفردوس ، ج ۳، ص ۵۴۹، ح ۵۷۱۵]

۲۷پيامبر صلي الله عليه و آله : كانَ النَّبىُّ صلي الله عليه و آله اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤُوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ؛

پيامبر صلي الله عليه و آله هر روز صبح بر سر فرزندان و نوه هايشان دست [نوازش ]مى كشيدند. [بحارالأنوار، ج ۱۰۴، ص ۹۹، ح ۷۵]

۲۸امام كاظم عليه السلام : قالَ بَعْضُهُم : شَكْوَتُ اِلى ابِى الْحَسَنِ موسى عليه السلام ابنا لى ، فَقالَ : لاتَضْرِبْهُ، وَاهْجُرْهُ وَ لا تُطِلْ ؛

كسى گفت : از فرزندم به امام كاظم عليه السلامشكايت كردم . ايشان فرمودند : «او را نزن بلكهبا او قهر كن ولى نه به مدّت طولانى . [عدّة الداعى ، ص ۷۹]

۲۹پيامبر صلي الله عليه و آله : اَ لْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنينَ، وَ عَبْدٌ سَبْعَ سِنينَ، وَ وَزيرٌ سَبْعَ سِنينَ؛

فرزند هفت سال سروَر، هفت فرمانبردار، و هفت سال وزير است . [مكارم الاخلاق، ص ۲۲۲]

۳۰امام على عليه السلام : مَنْ سَاَلَ فى صِغَرِهِ اَجابَ فى كِبَرِهِ ؛

هر كس در خردسالى سئوال كند، در بزرگ سالى اش پاسخ مى دهد . [غرر الحكم ، ح ۸۲۷۳]

۳۱پيامبر صلي الله عليه و آله : اَحِبُّوا الصِّبْيانَ وَ ارْحَمُوهُمْ ، وَ اِذا وَ عَدتُموهُمْ شَيْئا فَفُوا لَهُمْ ، فَاِنَّهُمْ لايَدْرونَ اِلاّ اَ نَّـكُمْ تَرْزُقونَهُمْ ؛

كودكان را دوست بداريد و با آنان مهربان باشيد و هرگاه به آنان وعده داديد ، به آنوفا كنيد ، زيرا آنان ، روزى دهنده خود را كسى غير از شما نمى دانند . [كافى ، ج ۶، ص ۴۹، ح ۳]

۳۲امام كاظم عليه السلام : تُسْتَحَبُّ عَرامَةُ الصَّبىِّ فى صِغَرِهِ لِيَكونَ حَليما فى كِـبَرِهِ، ما يَنْبَغىاَنْ يَكونَ اِلاّ هكَذا ؛

خوب است بچّه در كودكى بازى گوش باشد تا در بزرگ سالى بردبار گردد و شايستهنيست كه جز اين باشد . [كافى ، ج ۶، ص ۵۱، ح ۲]

۳۳پيامبر صلي الله عليه و آله : اُحِبُّ الصِّبْيانَ لِخَمْسٍ : اَلاَْوَّلُ : اَنـَّهُمْ هُمُ الْبَكّاؤونَ ، وَالثّانى : يَتَمَرَّغونَبِالتُّرابِ وَ الثّالِثُ : يَخْتَصِمونَ مِنْ غَيْرِ حِقْدٍ وَ الرّابِـعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا وَ الْخامِسُ :يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبونَ ؛

كودكان را به خاطر پنج چيز دوست مى دارم : اول آن كه بسيار مى گِريند ، دوم آن كه باخاك بازى مى كنند، سوم آن كه دعوا كردن آنان همراه با كينه نيست؛ چهارم آن كهچيزى براى فردا ذخيره نمى كنند، پنجم آن كه مى سازند و سپس، خراب مى كنند(دل بستگى ندارند) . [مواعظ العدديّه ، ص ۲۵۹]

۳۴پيامبر صلي الله عليه و آله : اِنَّ التُّرابَ رَبيعُ الصِّبْيانِ ؛

خاك، بهارِ (تفريحگاهِ) كودكان است . [معجم الكبير ، ج ۶، ص ۱۴۰، ح ۵۷۷۵]

۳۵امام باقر عليه السلام : اِنّا نَاْمُرُ صِبْيانَنا بِالصَّلاةِ اِذا كانوا بَنى خَمْسِ سِنينَ ، فَمُرواصِبْيانَـكُمْ بِالصَّلاةِ اِذا كانوا بَنى سَبْعِ سِنينَ، وَ نَحْـنُ نَأمُرُ صِبْيانَنـا بِالصَّـوْمِ اِذاكانوا بَنى سَبْعِ سِنينَ بِما اَطاقوا مِن صيامِ الْيَومِ اِن كانَ اِلى نِصْفِ النَّهارِ اَوْ اَكْثَرَ مِنْذلِكَ اَوْ اَقَلَّ، فَاِذا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ اَفْطَروا، حَتّى يَتَعَوَّدُوا الصَّومَ وَ يُطيقوهُ،فَمُروا صِبيانَـكُم اِذا كانوا بَنى تِسْعِ سِنينَ بِالصَّومِ مَا اسْتَطاعوا مِن صيامِ الْيَوْمِ،فَاِذا غَلَبَهُمُ الْعَـطَشُ اَفْطَروا ؛

ما كودكان خود را وقتى پنج ساله اند ، به نماز امر مى كنيم ؛ ولى شما كودكانتان راوقتى هفت ساله شدند ، به نماز امر كنيد . ما كودكان خود را وقتى هفت ساله اند ، به روزهوامى داريم ، به اندازه اى كه توان دارند ، چه نصف روز باشد يا بيشتر يا كمتر . وقتىتشنگى و گرسنگى بر آنان چيره شد ، افطار مى كنند تا اين كه به روزه ، عادت كنند و توانآن را بيابند ، ولى شما كودكانتان را وقتى نُه ساله شدند ، به اندازه اى كه توان دارند ، بهروزه وا داريد و وقتى تشنگى بر آنان چيره شد ، افطار كنند . [كافى ، ج ۳، ص ۴۰۹، ح ۱]

۳۶امام صادق عليه السلام : اِذا بَلَغَتِ الجاريَةُ سِتَّ سِنينَ فَلا تُقَبِّلها وَالْغُلامُ لا يُقَـبِّلُ الْمَرْاَ ةَ اِذاجاوَزَ سَبْعَ سِنينَ؛

چون دختر [نامحرم] شش ساله شد ، او را مبوس و پسر نيز چون از هفت سالگى گذشت ، زن [نامحرم] را نبوسد . [مكارم الأخلاق ، ج ۱، ص ۴۷۹، ح ۱۶۵۹]

۳۷پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ قَـبَّلَ وَلَدَهُ كَـتَبَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ حَسَنَةً وَمَنْ فَرَّحَهُ فَرَّحَهُ اللّه ُ يَوْمَالْقيامَةِ، وَمَنْ عَلَّمُهُ الْقُرآنَ دُعىَ بِالاَْبـَوَيْنِ فَيُكْسَيانِ حُلَّتَيْنِ يُضى ءُ مِنْ نورِهِما وُجوهُاَهْلِ الْجَنَّةِ ؛

هر كس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزّوجلّ براى او ثواب مى نويسد و هر كسى كه اورا شاد كند ، خداوند روز قيامت او را شاد خواهد كرد و هر كس قرآن به او بياموزد ، پدر ومادرش دعوت مى شوند و دو لباس بر آنان پوشيده مى شود كه از نور آنها ، چهره هاىبهشتيان نورانى مى گردد . [كافى ، ج ۶، ص ۴۹، ح ۱]

۳۸امام على عليه السلام : اِنَّ النَّبىَّ صلي الله عليه و آله اَبْصَرَ رَجُلاً لَهُ وَلَدانِ فَقَـبَّلَ اَحَدَهُما وَتَرَكَ الآْخَرَ . فَقالَرَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : فَهَلاّ واسَيْتَ بَيْنَهُما ؛

پيامبر صلي الله عليه و آله كسى را ديدند كه دو فرزند داشت . يكى را بوسيد و ديگرى را رها كرد .پيامبر خدا به او فرمودند : چرا ميان آنان يكسان عمل نكردى؟ . [جعفريّات ، ص ۵۵]

۳۹امام على عليه السلام : اَلاِْفْراطُ فِى الْمَلامَةِ يَشُبُّ نيرانَ اللَّجاجِ ؛

زياده روى در سرزنش كردن ، آتش لجاجت را شعله ور مى سازد . [تحف العقول ، ص ۸۴]

۴۰پيامبر صلي الله عليه و آله : اِذا بَلَغَ اَوْلادُكُمْ سَبْعَ سِنينَ فَفَرِّقوا بَيْنَ فُرُشِهِمْ؛

هرگاه كودكانتان به هفت سالگى رسيدند، رخت خواب هايشان را جدا كنيد. [مستدرك على الصحيحين ، ج ۱، ص ۳۱۷،ح ۷۲۱]




برچسب ها :

قرآن کريم :

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيكَ نَبَاَهُمْ بِالْحَقِّ اِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُدىً؛

[سوره كهف، آيه ۱۳]
ما خبر آنان (اصحاب كهف) را بر تو درست حكايت مى كنيم، آنان جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم.

۱امام صادق عليه السلام: عَلَيكَ بِالأَحداثِ فَإِنَّهُم أسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ ؛

 

جوانان را درياب، زيرا كه آنان سريع تر به كارهاى خير روى مى آورند. [كافى، ج ۸، ص ۹۳، ح ۶۶]

۲امام على عليه السلام: فى وَصِيَّتِهِ لاِبْنِهِ الحَسَنِ عليه السلام اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاَْرضِ الخاليَةِ ما اُ لْقىَفيها مِنْ شَىْ ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرتُكَ بِالاَْدَبِ قَبْلَ اَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ وَيَشْتَغِلَ لُبُّكَ ؛

در وصيّت به فرزندش امام حسن عليه السلام: دل جوان ، مانند زمين كشت ناشده است .آنچه در آن افكنده شود، مى پذيرد . از اين رو ، پيش از آن كه دلت سخت گردد و خِرَدَتسرگرم شود ، به تربيت تو همت گماشتم . [نهج البلاغة ، از نامه ۳۱]

۳پيامبر صلي الله عليه و آله: اوصيكُمْ بِالشُّبّانِ خَيْرا فَاِنَّهُمْ اَرَقُّ اَفـْئِدَةً اِنَّ اللّه َ بَعَثَنى بَشيرا وَ نَذيرافَحالَـفَنِى الشُّبّانُ وَ خالَفَنِى الشُّيوخُ، ثُمَّ قَرَاَ «فَطالَ عَلَيْهِمُ الاَْمَدُ فَقَسَتْ قُلوبُهُمْ»؛

شما را به نيكى با جوانان سفارش مى كنم، چرا كه آنان، دل هاى رقيق ترى دارند، بهراستى كه خداوند، مرا بشارت دهنده و هشدار دهنده برانگيخت، جوانان با من همپيمان شدند و پيران با من به مخالفت برخاستند. آن گاه اين آيه را خواندند: «و عمر آنانبه درازا كشيد و دل هايشان سخت گرديد». [سفينة البحار، ج ۲، ص ۱۷۶]

۴پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ تَعَلَّمَ فى شَبابِهِ كانَ بِمَنْزِلَةِ الْوَشْمِ فِى الْحَجَرِ وَ مَن تَعَلَّمَ وَ هُوَ كَبيرٌكانَ بِمَنْزِلَةِ الْكِتابِ عَلى وَجْهِ الْماءِ ؛

هر كس در جوانى اش بياموزد ، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و هر كس دربزرگ سالى بياموزد، مانند نوشتن بر روى آب است . [نوادر راوندى ، ص ۱۳۲، ح ۱۶۹]

۵امام باقر عليه السلام: كانَ اَبى زَيْنُ الْعابِدينَ عليه السلام اِذا نَظَرَ اِلَى الشَّبابِ الَّذينَ يَطْـلُبونَ الْعِلْمَاَدْناهُمْ اِلَيْهِ وَ قالَ : مَرحَبا بِكُمْ اَ نْتُمْ وَدائِعُ الْعِلْمِ وَ يوشِكُ اِذْ اَ نْتُمْ صِغارُ قَوْمٍ اَنْ تَـكونواكِبارَ آخَرينَ ؛

پدرم [امام] زين العابدين عليه السلام ، هر گاه به جوانانى كه دانش مى اندوختند ، مى نگريست ،آنان را به خود نزديك مى كرد و مى فرمود : آفرين بر شما كه امانت هاى [مردم براىآموختن ]دانشيد و به زودى شما كم سالان جامعه ، بزرگان جامعه اى ديگر مى شويد . [الدرالنظيم فى مناقب الائمه اللهاميم ، ص ۵۸۷]

۶پيامبر صلي الله عليه و آله: يا عَلىُّ بادِر بِاَرْبَعٍ قَبْلَ اَرْبَعٍ : شَبابِكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ صِحَّتِكَ قَبْلَ سُقْمِكَوَ غِناكَ قَبْلَ فَقْرِكَ ، وَ حَياتِكَ قَبْلَ مَوْتِكَ ؛

اى على! چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب : جوانى ات را پيش از پيرى؛ وسلامتى ات را پيش از بيمارى؛ و ثروتت را پيش از فقر و زندگى ات را پيش از مرگ . [من لا يحضره الفقيه ، ج ۴، ص ۳۵۷،ح۵۷۶۲]

۷امام على عليه السلام: في قَولِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ «وَ لاَ تَنسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» : لا تَنْسَ صِحَّتَكَوَ قُوَّتَكَ وَ فَراغَكَ وَ شَبابَكَ وَ نَشاطَكَ اَنْ تَطْلُبَ بِهَا الآْخِرَةَ ؛

درباره آيه سهم خود را از دنيا فراموش مكن : [يعنى] سلامتى ، توانايى ، فرصت ،جوانى و شادابى ات را فراموش مكن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى . [قصص ، آيه ۷۷ ؛ امالى صدوق ، ص ۲۹۹،ح ۳۳۶]

۸امام صادق عليه السلام: بادِروا اَحْداثَكُمْ بِالْحَديثِ قَبْلَ اَنْ تَسْبِقَكُمْ اِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ ؛

به آموختن حديث (معارف دينى) به جوانانتان ، پيش از آن كه منحرفين آنان راگمراه سازند، اقدام نماييد. [تهذيب الأحكام ، ج ۸ ، ص ۱۱۱، ح ۳۸۱]

۹امام على عليه السلام: لا تَقْسِروا اَوْلادَكُمْ عَلى آدابِكُم ، فَاِنَّهُمْ مَخْلوقونَ لِزَمانٍ غَيْرِ زَمانِكُم؛

آداب و رسوم خود را به فرزندانتان تحميل نكنيد، زيرا آنان براى زمانى غير از زمانشما آفريده شده اند . [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج۲۰،ص۲۶۷، ح۱۰۲]

۱۰امام على عليه السلام: يا مَعْشَرَ الْفِتْيانِ، حَصِّنوا اَعْراضَكُمْ بِالاَْدَبِ وَ دينَـكُمْ بِالْعِلْمِ؛

اى جوانان! آبرويتان را با ادب و دينتان را با دانش حفظ كنيد. [تاريخ يعقوبى ، ج ۲، ص ۲۱۰]

۱۱پيامبر صلي الله عليه و آله: اَلْمؤمِنُ الْقَوىُّ خَيْرٌ وَ اَحَبُّ اِلَى اللّه ِ مِنَ الْمُؤمِنِ الضَّعيفِ ؛

انسان با ايمان نيرومند، نزد خداوند بهتر و محبوب تر است از انسان با ايمان ناتوان. [صحيح مسلم ، ج ۸، ص ۵۶]

۱۲لقمان حكيم عليه السلام: يا بُنَىَّ لاتَعْدُ بَعْدَ تَقْوَى اللّه ِ مِنْ اَنْ تَتَّخِذَ صاحِبا صالِحا؛

فرزندم! بعد از تقواى الهى، از گرفتن دوستِ شايسته نگذر. [الاخوان ، ص ۱۱۰، ح ۲۵]

۱۳امام على عليه السلام: خَيْرُ اِخْوانِكَ مَنْ دَعاكَ اِلى صِدْقِ الْمَقالِ بِصِدْقِ مَقالِهِ وَ نَدَبَكَ اِلىاَفْضَلِ الاَْعْمالِ بِحُسْنِ اَعْمالِهِ؛

بهترين برادرانت (دوستانت)، كسى است كه با راستگويى اش تو را به راستگويىدعوت كند و با اعمال نيك خود، تو را به بهترين اعمال برانگيزد. [غررالحكم، ح ۵۰۲۲]

۱۴پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ اَرادَ اللّه ُ بِهِ خَيْرا رَزَقَهُ اللّه ُ خَليلاً صالِحا؛

هر كس كه خداوند براى او خير بخواهد، دوستى شايسته نصيب وى خواهد نمود. [نهج الفصاحه، ح ۳۰۶۴]

۱۵پيامبر صلي الله عليه و آله: قالَ رَجُلٌ: يا رَسولَ اللّه ِ! ما حَقُّ ابْنى هذا؟ قالَ: تُحْسِنُ اسْمَهُ وَ اَدَبَهُوَ تَضَعُهُ مَوْضِعا حَسَنا؛

مردى به رسول خدا صلي الله عليه و آله عرض كرد: حق اين فرزند بر من چيست؟ پيامبر فرمودند: اسمخوب برايش انتخاب كنى، به خوبى او را تربيت نمايى و به كارى مناسب و پسنديده بگمارى. [عدّة الداعى، ص ۷۶]

۱۶امام على عليه السلام: اَوْلَى الاَْشْياءِ اَنْ يَتَعَلَّمَهَا الاَْحْداثُ، الاَْشْياءُ الَّتى اِذا صاروا رِجالاًاِحْتاجوا اِلَيْها؛

شايسته ترين چيزهايى كه جوانان بايد آنها را بياموزند، چيزهايى هستند كه دربزرگسالى به آنها نياز دارند. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج ۲۰،ص ۳۳۳، ح ۸۱۷]

۱۷پيامبر صلي الله عليه و آله: يَقولُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ : اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَرى الرّاضى بِكِتابى ، اَ لْقانِعُبِرِزْقى ، اَلتّارِكُ لِشَهْوَتِهِ مِنْ اَجلى هُوَ عِنْدى كَـبَعْضِ مَلائِكَتى ؛

خداوند عزّوجلّ مى فرمايد : جوان معتقد به قضا و قدرم، خشنود به آنچه برايشمقدر كرده ام ، قانع به روزى ام و رهاكننده هوا و هوس به خاطر من ، در نزد من ماننديكى از فرشتگان من است. [كنز العمّال ، ح ۴۳۱۰۷]

۱۸پيامبر صلي الله عليه و آله: ما مِنْ شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيْطانُهُ : يا وَيْلَهُ ، يا وَيْلَهُ!عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دينِهِ ، فَلْيَتَّقِ اللّه َ الْعَبدُ فِى الثُّـلُثِ الْباقى ؛

هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند ، شيطان فرياد بر مى آورد كه : واى برمن ، واى برمن! دو سوم دينش را از دستبرد من ، مصون نگه داشت . پس بنده بايد براى حفظ يكسومِ باقى مانده دينش ، تقواى الهى پيشه سازد . [نوادر راوندى ، ص ۱۱۲]

۱۹پيامبر صلي الله عليه و آله: يا مَعْشَرَ الشَّبابِ عَلَيْكُم بِالْباهِ فَاِنْ لَمْ تَسْتَطيعوهُ فَعَلَيْـكُمْ بِالصّيامِفَاِنَّهُ وِجاؤُهُ ؛

اى گروه جوانان! ازدواج كنيد . اگر نمى توانيد ، روزه بگيريد ، كه روزه مهارِ شهوت است . [كافى ، ج ۴، ص ۱۸۰، ح ۲]

۲۰امام على عليه السلام: اِذَ ا احْتَجْتَ اِلَى الْمَشْوَرَةِ فى اَمْرٍ قَدْ طَرَاَ عَلَيْكَ فَاسْتَبْدِهِ بِبِدايَةِالشُّبّانِ ، فَاِنَّهُمْ اَحَدُّ اَذْهانا وَ اَسْرَعُ حَدْسا ، ثُمَّ رُدَّهُ بَعْدَ ذالِكَ اِلى رَاْىِ الْكُهولِ وَ الشُيوخِلِيَسْتَعْقِبوهُ وَ يُحْسِنُوا الاِْخْتيارَ لَهُ ، فَاِنَّ تَجْرِبَتَهُمْ اَكْثَرُ ؛

هرگاه به مشورت نيازمند شدى ، نخست به جوانان مراجعه نما، زيرا آنان ذهنى تيزتر وحدسى سريع تر دارند . سپس (نتيجه) آن را به نظر ميان سالان و پيران برسان تا پيگيرىنموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند، چرا كه تجربه آنان بيشتر است. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۳۳۷، ح ۸۶۶]

۲۱امام على عليه السلام: يَنْبَغى لِلْعاقِلِ اَنْ يَحْتَرِسَ مِنْ سُكْرِ الْمالِ وَ سُكْرِ الْقُدْرَةِ ، وَ سُكْرِ الْعِلْمِ ،وَ سُكْرِ الْمَدْحِ وَ سُكْرِ الشَّبابِ ، فَاِنَّ لِكُلِّ ذالِكَ رياحا خَبيثَةً تَسْلُبُ الْعَقْلَ وَ تَسْتَخِفُّ الْوَقارَ ؛

سزاوار است كه عاقل ، از مستى ثروت، قدرت ، دانش ، ستايش و مستى جوانى بپرهيزد،چرا كه هر يك را بادهاى پليدى است كه عقل را نابود مى كند و وقار و هيبت را كم مى نمايد . [غرر الحكم ، ح ۱۰۹۴۸]

۲۲امام صادق عليه السلام: اِعْلَمى اَنَّ الشّابَّ الْحَسَنَ الْخُلُقِ مِفْتاحٌ لِلْخَيْرِ ، مِغْلاقٌ لِلشَّرِّ وَ اِنَّالشّابَّ الشَّحيحَ الْخُلُقِ مِغْلاقٌ لِلْخَيْرِ مِفْتاحٌ لِلشَّرِّ ؛

بِدان كه جوانِ خوش اخلاق ، كليد خوبى ها و قفل بدى هاست و جوانِ بداخلاق ، قفلخوبى ها و كليد بدى هاست . [امالى طوسى ، ص ۳۰۲، ح ۵۹۸]

۲۳پيامبر صلي الله عليه و آله: كانَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله جالِساً مَعَ اَصْحابِهِ ذاتَ يَوْمٍ فَنَظَر اِلى شابٍّ ذىجَلَدٍ وَ قُوَّةٍ قَدْ بَكَّرَ يَسْعى فَقالوا : وَيْحَ هذا لَوْ كانَ شَبابُهُ وَ جَلَدُهُ في سَبيلِ اللّه ِ تَعالى؟فَقالَ صلي الله عليه و آله لا تَقولوا هذا ، فَاِنَّهُ اِنْ كانَ يَسْعى عَلى نَفْسِهِ لِيَكُفَّها عَنِ الْمَسْاَ لَة وَ يُغْنيَها عَنِالنّاسِ فَهُوَ سَبيلِ اللّه ِ ، وَ اِنْ كانَ يَسْعى عَلى اَبَوَيْنِ ضَعيفَيْنِ اَوْ ذُرّيَّةٍ ضِعافٍ لِيُغْنيَهُمْوَ يَـكْفيَهُمْ فَهُوَ فى سَبيلِ اللّه ِ و اِنْ كانَ يَسْعى تَفاخُرا وَتَـكاثُرا فَهُوَ فى سَبيلِ الشَّيطانِ ؛

روزى پيامبر صلي الله عليه و آله ، در ميان ياران خود نشسته بودند . چشمشان به جوانى چالاك ونيرومند افتاد كه از صبحگاهان ، تلاش مى كرد . ياران گفتند : واى بر او! چه مى شد اگرجوانى و چالاكى اش در راه خدا بود؟ پيامبر صلي الله عليه و آلهفرمودند : چنين نگوييد . اگر او براى خودتلاش مى كند تا از مردم بى نياز شود و نزد آنان دست دراز نكند ، در راه خدا كار مى كند . اگر براى پدر و مادر ناتوان و يا فرزندان ناتوان خويش تلاش مى كند، تا آنان را بى نيازو زندگى شان را اداره كند ، كار او در راه خداست، ولى اگر براى ثروت اندوزى وفخر فروشى تلاش مى كند ، كار او در راه شيطان است . [المحجّة البيضاء ، ج ۳، ص ۱۴۰]

۲۴پيامبر صلي الله عليه و آله: وَلّى رَسولُ اللّه صلي الله عليه و آله عَتّابَ بْنَ اَسيدٍ وَ عُمُرُهُ اِحدى وَ عِشْرونَ سَنَةً اَمْرَمَكَّةَ وَ اَمَرَهُ صلي الله عليه و آله اَنْ يُصَلّى بِالنّاسِ وَ هُوَ اَوَّلُ اَميرٍ صَلّى بِمَكَّةَ بَعْدَ الْفَتْحِ جَماعَةً .۱ثَمّ اِلْتَفَتْ صلي الله عليه و آله لَهُ قائلاً:يا عَتّابُ! تَدْرى عَلى مَنْ اِسْتَعَمَلْتُكَ؟! اِسْتَعْمَلْتُكَ عَلى اَهْلِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ ، ولَو اَعْلَمُلَهُمْ خَيْرا مِنْكَ اِسْتَعْمَلْتُهُ عَلَيْهِم .۲وَ كَـتَبَ اِلى اَهْلِ مَكَّةَ: لا يَحْتَجَّ مُحْتَجُّ مِنْكُمْ فى مُخالَـفَتِهِ بِصِغَرِ سِنِّهِ فَلَيْسَ الاَْكبَرُهُوَ الاَْفْضَلَ ، بَلِ الاَْفْضَلُ هُوَ الاَْكْبَرُ ؛۳

رسول خدا صلي الله عليه و آله ، عتّاب بن اَسيد را ـ كه جوانى ۲۱ ساله بود، به فرماندارى مكّه منصوبكردند و به او فرمان دادند كه امامتِ جماعت [و جمعه] مردم را نيز به عهده بگيرد و اونخستين فرماندار بعد از فتح مكه بود كه در اين شهر، نماز جماعت [و جمعه ]برگزار كرد.رسول خدا صلي الله عليه و آله ، سپس به او رو كردند و فرمودند: اى عَتّاب! مى دانى تو را بر چهكسانى فرماندار كرده ام؟ تو را بر مردم شهر خداى عزّوجلّ فرماندار كرده ام و البته اگركسى بهتر از تو سراغ داشتم، او را فرماندار آنان قرار مى دادم. آن حضرت، سپس به اهلمكّه نوشتند: مبادا كسى در نافرمانى از او، به كم سِن بودنش استدلال كند، چرا كهبزرگ تر، شايسته تر نيست ، بلكه شايسته تر ، بزرگ تر است . [السيرة الحلبية ، ج ۳، ص ۵۹ ؛ اسد الغابة ، ج ۳، ص ۵۴۹ ؛ بحار الأنوار ، ج ۲۱، ص ۱۲۳، ح ۲۰]

۲۵امام صادق عليه السلام: لَسْتُ اُحِبُّ اَنْ اَرَى الشّابَّ مِنْـكُمْ اِلاّ غادياً فى حالَيْنِ : اِمّا عالِماً اَوْمُتَعَلِّما ، فَاِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَرَّطَ ، فَاِنْ فَرَّطَ ضَيَّعَ ، وَ اِنْ ضَيَّعَ اَثِمَ ، وَ اِنْ اَثِمَ سَـكَنَ النّارَ وَ الَّذىبَعَثَ مُحَمَّدا بِالْحَقِّ ؛

دوست ندارم جوانانِ شما را جز در دو حالت ببينم : دانشمند يا دانش اندوز . اگرجوانى چنين نكند ، كوتاهى كرده و اگر كوتاهى كرد ، تباه ساخته و اگر تباه ساخت ، گناهكرده است و اگر گناه كند ، سوگند به آن كس كه محمّد صلي الله عليه و آله را به حق برانگيخت ،دوزخ نشين خواهد شد . [امالى طوسى ، ص ۳۰۳، ح ۶۰۴]

۲۶امام صادق عليه السلام: مَنْ قَرَاَ الْقُرآنَ وَ هُوَ شابٌّ مُؤمِنٌ اِخْتَلَطَ الْقُرآنُ بِلَحْمِهِ وَ دَمِهِ وَ جَعَلَهُاللّه ُ عَزَّوَجَلَّ مَعَ الْسَّفَرَةِ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ ، وَ كانَ الْقُرآنُ حَجيزا عَنْهُ يَوْمَ الْقيامَةِ ؛

هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند ، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد وخداوند عزّوجلّ او را با فرشتگان بزرگوار و نيك قرار مى دهد و قرآن نگهبان او در روزقيامت ، خواهد بود . [كافى ، ج ۲، ص ۶۰۳ ، ح ۴]

۲۷امام على عليه السلام: مُرُوا الاَحْداثَ بِالْمِراءِ وَ الْجِدالِ وَ الْـكُهولَ بِالْفِكَرِ وَ الشُّيوخَ بِالصَّمْتِ ؛

جوانان را به مباحثه و مناظره ، و ميان سالان را به انديشيدن ، و پيران را به سكوت ،فرمان دهيد . [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۲۸۵، ح ۲۶۰]

۲۸امام على عليه السلام: اَرْبَعَةُ اَشْياءَ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَرْبَعَةٌ : اَلشَّبابُ لا يَعْرِفُ قَدْرَهُ اِلاَّالشُّيوخُ وَالْعافيَةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاّ اَهْلُ الْبَلاءِ وَ الصِّحَةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَرضىوَ الْحَياةُ لا يَعْرِفُ قَدْرَها اِلاَّ الْمَوْتى ؛

ارزش چهار چيز را جز چهار گروه نمى شناسند : جوانى را جز پيران، آسايش را جزگرفتاران، سلامتى را جز بيماران و زندگى را جز مردگان . [مواعظ العدديّه ، ص ۲۷۵]

۲۹امام على عليه السلام: اَصْحابُ الْمَهْدىِّ شَبابٌ لا كُهولٌ فيهِم اِلاّ مِثْلَ كُحْلِ الْعَيْنِ وَ الْمِلحِ فِىالزّادِ وَ اَقَلُّ الزّادِ الْمِلْحُ؛

ياران مهدى(عج) جوان اند و كهن سالان در ميان آنان كم اند ، مانند سُرمه در چشم ونمك در زاد و توشه ، كه كمترين قسمت توشه ، نمك است . [الغيبة طوسى ، ص ۴۷۶، ح ۵۰۱]

۳۰پيامبر صلي الله عليه و آله: خَيْرُ شَبابِكُمْ مَنْ تَزَيّا بِزِىِّ كُهولِكُمْ وَ شَرُّ كُهولِكُمْ مَنْ تَزَيّا بِزِىِّ شَبابِكُمْ ؛

بهترين جوانانِ شما آنان اند كه خود را به سبك بزرگسالان بيارايند و بدترينبزرگسالان ، كسانى اند كه خود را شبيه جوانان كنند . [اِرشاد القلوب ، ص ۴۱]

۳۱پيامبر صلي الله عليه و آله: مَنْ اَحْسَنَ عِبادَةَ اللّه ِ فى شَبيبَتِهِ ، لَقّاهُ اللّه ُ الْحِكمَةَ عِنْدَ شَيْبَتِهِ ، قالَ اللّه ُتَعالى : «وَ لَمَّا بَلَغَ اَشُدَّهُ وَاسْتَوى ءَآتَيْناهُ حُكْما وَ عِلْما» ثُمَّ قالَ تَعالى : «وَ كَذالِكَ نَجْزِىالْمُحْسِنينَ» ؛

هر كس كه در جوانى خوب بندگى خدا كند ، خداوند در پيرى به او حكمت مى آموزد .خداى متعال مى فرمايد : «و چون به رشد و كمال خويش رسيد ، به او حكمت و دانشعطا كرديم» و در ادامه آيه مى فرمايد : «و نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم» . [قصص، آيه ۱۴؛ أعلام الدين ، ص ۲۹۶]

۳۲امام صادق عليه السلام: اِجْتَهَدْتُ فِى الْعِبادَةِ وَ اَ نَا شابٌّ ، فَقالَ لى اَبى : يا بُنَىَّ دونَ ما اَراكَتَصْنَعُ ، فَاِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ اِذا اَحَبَّ عَبْداً رَضىَ عَنْهُ بِالْيَسيرِ ؛

در جوانى زياد عبادت مى كردم . پدرم به من فرمود : فرزندم! كمتر عبادت كن، زيراخداوند عزوجل ، اگر بنده اى را دوست بدارد ، با عبادت كم هم از او خشنود مى گردد . [كافى ، ج ۲، ص ۸۷ ، ح ۵]

۳۳پيامبر صلي الله عليه و آله: لِيَتَزَوَّدِ الْعَبْدُ مِنْ دُنْياهُ لآِخِرَتِهِ ، وَ مِنْ حَياتِهِ لِمَوْتِهِ وَ مِنْ شَبابِهِ لِهَرَمِهِ ،فَاِنَّ الدُّنْيا خُلِقَتْ لَكُمْ وَ اَ نْتُمْ خُلِقْتُمْ لِلآْخِرَةِ ؛

انسان بايد براى آخرتش از دنيا ، براى مرگش از زندگى و براى پيرى اش از جوانى ،توشه برگيرد ، چرا كه دنيا براى شما آفريده شده و شما براى آخرت آفريده شده ايد . [تنبيه الخواطر ، ج ۱، ص ۱۳۱]

۳۴پيامبر صلي الله عليه و آله: اَوْسِعوا لِلشَّبابِ فِى الْمَجْلِسِ وَ اَفْهِموهُمُ الْحَديثَ فَاِنَّهُمُ الْخُلوفُ وَ اَهْلُالْحَديثِ؛

براى جوانان در مجالس جاى باز كنيد، و امور نو و جديد را به آنان تفهيم كنيد، چراكه اين گروه جايگزين شما و درگير مسائل جديد خواهند شد. [الفردوس ، ج ۱، ص ۹۸، ح ۳۲۰]

۳۵پيامبر صلي الله عليه و آله: اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لكِنْ فِى الشَّبابِ اَحْسَنُ ؛

توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر . [كنز العمّال ، ح ۴۳۵۴۲]

۳۶امام سجاد عليه السلام: مَرَّ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله بِقَومٍ يَرْفَعونَ حَجَرا فَقالَ : ما هذا ؟ قالوا : نَعْرِفُبِذاكَ اَشَدَّنا وَ اَقْوانا . فَقالَ صلي الله عليه و آله : اَلا اُخْبِرُ كُمْ بِاَشَدِّكُمْ وَ اَقْواكُمْ ؟ قالوا : بَلى ، يا رَسولَ اللّه ِ .قالَ : اَشَدُّ كُمْ وَ اَقْواكُمُ الَّذى اِذا رَضىَ لَمْ يُدْخِلْهُ رِضاهُ فى اِثْمٍ وَ لا باطِلٍ وَ اِذا سَخِط لَمْيُخْرِجْهُ سَخَطُهُ مِنْ قَولِ الْحَقِّ وَ اِذا قَدَرَ لَمْ يَتَعاطَ مالَيْسَ لَه بِحَقٍّ ؛

پيامبر صلي الله عليه و آله بر گروهى گذشتند كه سنگى را بلند مى كردند . فرمودند : اين چه كارىاست؟ گفتند : با اين كار ، نيرومندترين و محكم ترينِ خود را مى شناسيم . فرمودند : آيابه شما خبر دهم كه محكم ترين و قوى ترينِ شما كيست؟ گفتند : بلى اى پيامبر خدا !فرمودند : محكم ترين و قوى ترين شما ، كسى است كه هر گاه خشنود شود ،خشنودى اش او را به گناه و باطل نكشاند ، و هر گاه خشمگين شود ، خشمش او را ازسخن حق ، بيرون نبرد ، و هر گاه به قدرت رسيد ، آنچه برايش حق نيست، دست نزند . [معانى الأخبار ، ص ۳۶۶]

۳۷امام على عليه السلام: اِذا عاتَبْتَ الْحَدَثَ فَاتْرُك لَهُ مَوْضِعا مِنْ ذَ نْبِهِ لِئَلاّ يَحْمِلَهُ الاِْخراجُ عَلَىالْمُكابَرَةِ ؛

هرگاه جوان را توبيخ كردى ، برخى خطاهاى او را ناديده بگير، تا توبيخ تو، او را بهمقابله وادار نسازد. [شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ، ج ۲۰،ص ۳۳۳، ح ۸۱۹]

۳۸پيامبر صلي الله عليه و آله: يا مَعْشَرَ شَبابِ قُرَيشٍ اِحْفَظوا فُروجَـكُم ، اَلا مَنْ حَفِظَ فَرْجَهُ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛

اى جوانان قريش! پاك دامنى پيشه كنيد . بدانيد هر كس خود را در برابر شهوتحفظ كند ، بهشت از آنِ اوست . [المعجم الأوسط ، ج ۷، ص ۶۱]

۳۹پيامبر صلي الله عليه و آله: لا تَزولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقيامَةِ حَتّى يُسْاَ لَ عَنْ اَرْبَعٍ عَنْ عُمُرِهِ فيما اَفْناهُوَ عَنْ شَبابِهِ فيما اَبْلاهُ وَ عَنْ مالِهِ مِنْ اَيْنَ اَ كْتَسَبَهُ وَ فيما اَ نْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنا اَهْلَ الْبَيْتِ ؛

انسان ، در روز قيامت ، قدم از قدم برنمى دارد ، مگر آن كه از چهار چيز پرسيدهمى شود : از عمرش كه چگونه گذرانده است ، از جوانى اش كه چگونه سپرى كرده ، از ثروتشكه از كجا به دست آورده و چگونه خرج كرده است و از دوستى ما اهل بيت [پيامبر صلي الله عليه و آله] . [خصال ، ص ۲۵۳، ح ۱۲۵]

۴۰پيامبر صلي الله عليه و آله: لا تَمَنَّوا هَلاكَ شَبابِكُمْ وَ اِنْ كانَ فيهِمْ غَرامٌ ، فَاِنَّهُمْ عَلى ما كانَ فيهِمْعَلى خِلالٍ ، اِمّا اَنْ يَتوبوا فَيَـتوبَ اللّه ُ عَلَيْهِم ، وَ اِمّا اَنْ تُرديَهُمُ الآْفاتُ ، اِمّا عَدُوّافَيُقاتِلوهُ ، وَ اِمّا حَريقا فَيُطْفِئوهُ وَ اِمّا ماءً فَيَسُدُّوهُ ؛

نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با آنبدى ها چند دسته اند : يا توبه مى كنند و خداوند هم توبه آنان را مى پذيرد و يا اين كهآفت ها ، آنان را از پاى درمى آورد و يا با دشمنى مى جنگند، يا آتش سوزى را، خاموشمى نمايند و يا سيلى را سد مى كنند. [حلية الأولياء ، ج ۵، ص ۱۱۹]




برچسب ها :

قرآن کريم :

اِنَّ اللّه َ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِاَ نْفُسِهِمْ و اِذا اَرادَ اللّه ُ بِقَوْمٍ سوءا فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دونِهِ مِنْ والٍ؛ [سوره رعد، آيه ۱۱]

خداوند سرنوشت هيچ ملتى را تغيير نمى دهد، مگر آن كه خودشان تغيير روش دهند و هنگامى كه خداوند براى ملّتى به دليل اعمالشان بدى بخواهد، هيچ چيز مانع آن نخواهد شد و غير از خدا حمايتگرى براى آنان نخواهد بود.
۱پيامبر صلي الله عليه و آله : كُلُّكُمْ راعٍ وَكُلُّكُمْ مَسؤولٌ عَنْ رَعيَّتِهِ؛

 همه شما سرپرست و مسئوول هستيد و درباره زيردستانتان باز خواست مى شويد. [جامع الاخبار، ص ۱۱۹]

۲امام على عليه السلام : مِنْ كَمالِ السَّعادَةِ السَّعْىُ فى صَلاحِ الْجُمْهورِ؛

كوشش در راه اصلاح توده مردم، از كمال خوشبختى است. [غررالحكم، ح ۹۳۶۱]

۳امام على عليه السلام : مَنْ لَمْ يُصْلِحْ نَفْسَهُ لَمْ يُصْلِحْ غَيْرَهُ؛

هر كس خودش را اصلاح نكند، نمى تواند ديگران را اصلاح نمايد. [غررالحكم، ح ۸۹۹۰]

۴پيامبر صلي الله عليه و آله : صِنْفانِ مِنْ اُمَّتى اِذا صَلُحا صَلُحَتْ اُمَّتى وَ اِذا فَسَدا، فَسَدَتْ اُمَّتى، قيلَيا رَسولَ اللّه ِ وَ مَنْ هُما؟ قالَ: اَ لْـفُقَهاءُ وَ الاُْمَراءُ؛

دو گروه از امّت من اگر صالح شوند، امّتم صالح مى شوند و اگر فاسد شوند، امّتم فاسدمى شوند. عرض شد اى رسول خدا آن دو گروه كدامند؟ فرمودند: عالمان و حاكمان. [خصال، ص ۳۷]

۵پيامبر صلي الله عليه و آله : عُمّالُكُمْ اَعْمالُكُمْ، كَما تَـكونونَ، يُوَلّى عَلَيْكُمْ؛

كارگزاران شما [نتيجه ]اعمال شما هستند، همان گونه كه هستيد، بر شما حكومتمى شود. [شرح شهاب الاخبار، ص ۲۶۰]

۶امام صادق عليه السلام : اَ لْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوابِسُ؛

كسى كه به اوضاع زمان خود آگاه باشد، گرفتار هجوم اشتباهات نمى شود. [تحف العقول ، ص ۳۵۶]

۷پيامبر صلي الله عليه و آله : مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ مَنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادىيا لَلْمُسْلِمينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ؛

هر كس صبح كند و به امور مسلمانان همّت نورزد، از آنان نيست و هر كس فريادكمك خواهى كسى را بشنود و به كمكش نشتابد، مسلمان نيست. [كافى، ج ۲، ص ۱۶۴، ح ۵]

۸پيامبر صلي الله عليه و آله : لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ لايُؤْخَذُ لِلضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ الْقَوىِّ غَيْرَ مُتَعْتِـعٍ؛

ملّتى كه نتوان در ميان آنان بدون دلهره، حقّ ضعيف را از قوى گرفت، هرگز قابلستايش نيست. [تحف العقول، ص ۱۴۲]

۹پيامبر صلي الله عليه و آله : اِنّى تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْنِ: كِتابَ اللّه ِ وَ عِتْرَتى اَهْلَ بَيْتى لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْتَمَسَّكْتُمْ بِهِما وَ لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ؛

من دو چيز ارزشمند در ميان شما مى گذارم: كتاب خدا و عترت و اهل بيتم، اگر بهآنها چنگ بزنيد، هرگز گمراه نمى شويد. [شرح احقاق الحق، ج ۵، ص ۲۸]

۱۰امام صادق عليه السلام : اِنَّ الْمُؤْمِنَ وَلىُّ اللّه ِ يُعينُهُ وَ يَصْنَعُ لَهُ وَ لا يَقولُ عَلَيْهِ اِلاَّ الْحَقَّ وَ لايَخافُ غَيْرَهُ؛

مؤمن دوست خداست، ياريش مى رساند و براى او كار مى كند و درباره او جز حقنمى گويد و از غير او نمى ترسد. [كافى، ج ۲، ص ۱۷۱، ح ۵]

۱۱پيامبر صلي الله عليه و آله : اِقْبَلِ الْحَقَّ مِمَّنْ اَتاكَ بِهِ صَغيرٌ اَوْ كَبيرٌ وَ اِنْ كانَ بَغيضا وَارْدُدِ الْباطِلَعَلى مَنْ جاءَ بِهِ مِنْ صَغيرٍ اَوْ كَبيرٍ وَ اِنْ كانَ حَبيبا ؛

حق را از هر كس كه برايت آورد، كوچك باشد يا بزرگ، بپذير، هر چند دشمنت باشدو باطل را، كوچك يا بزرگ، هر كس گويد به خودش برگردان، هر چند دوستت باشد. [كنزالعمال، ح ۴۳۱۵۲]

۱۲امام صادق عليه السلام : اِذا اَرادَ اللّه ُ بِقَوْمٍ هَلاكا ظَهَرَ فيهِمُ الرِّبا؛

هنگامى كه خداوند بخواهد ملتى را نابود كند، رباخوارى در ميان آنان رواج مى يابد. [وسائل الشيعه، ج ۱۸، ص ۱۲۳، ح ۱۷]

۱۳پيامبر صلي الله عليه و آله : اَلرّاشى وَ الْمُرْتَشى فِى النّارِ؛

رشوه دهنده و رشوه گيرنده در آتشند. [كنزالعمال، ح ۱۵۰۷۷]

۱۴پيامبر صلي الله عليه و آله : اَللّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ لا اِلهَ اِلاّ اَنـْتَ قُلْتَ فى كِتابِكَ «ذلِكَ بِاَنَّ اللّه َ لَمْ يَكُ مُغَيِّرانِعْمَةً اَنـْعَمَها عَلى قَوْمٍ حَتّى يُغَيِّروا ما بِاَنْفُسِهِمْ» فَبِكَ آمَنْتُ وَ صَدَّقْتُ فَمَنْ ذَاالَّذىيَحْفَظُ ما بِنَفْسِهِ وَ يَمْنَعُ مِنَ التَّغْييرِ بِحَوْلِهِ وَ قُوَّتِهِ اِنْ اَنـْتَ لَمْ تَعْصِمْهُ فَصِلْ حَبْلَعِصْمَتى بِكَرَمِكَ حَتّى لا اُغَيِّرَ ما بِنَفْسى مِنْ طاعَتِكَ فَتَغَيَّرَ ما بى مِنْ نِعْمَتِكَ فَلَكَالْحَمْدُ يا حَىُّ يا قَيّومُ؛

خدايا حمد و ستايش مخصوص توست، معبودى جز تو نيست. در كتابت (قرآن)فرمودى «خداوند نعمتى را كه به ملتى داده است، تغيير نمى دهد مگر اين كه خودشانتغيير روش دهند» پس من به تو ايمان آوردم و تو را تصديق نمودم، خدايا اگر تو كسى راحفظ نكنى، چه كسى توان آن دارد كه با نيرو و توان خود نعمت هاى در اختيار خود را حفظ نمايد و از تغيير يافتن آن جلوگيرى كند. پس خداوندا به كرمت رشته در امانماندن مرا برقرار كن تا من زمينه اطاعتى را كه در وجودم از تو دارم، تغيير ندهم، وگرنههر چه نعمت در پيش من دارى، تغيير خواهد يافت. پس حمد و ستايش مخصوصتوست اى خدايى كه هميشه زنده و پايدارى.




برچسب ها :




برچسب ها :




برچسب ها :

شخصى محضر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلّم) وارد شد و از ايشان درخواست نمود تا به او توصيه اى بنمايند.

حضرت اين گونه توصيه فرمودند:
- من به تو سفارش مى كنم براى خدا شريك قرار ندهى ، اگر چه در آتش
بسوزى و شكنجه ببينى !
پدر و مادرت را نيز اذيت مكن و به آنان نيكى كن ، زنده باشند يا مرده . اگر دستور دهند كه از خانواده و زندگيت دست بردارى چنين كن ! و اين نشانه ايمان است . آنچه كه اضافه دارى در اختيار برادر دينى ات بگذار!
در برخورد با برادر مسلمانت گشاده رو باش !
به مردم اهانت مكن و باران رحمتت را بر آنان ببار!
هر كدام از مسلمانان را ديدار كردى سلام برسان !
مردم را به سوى اسلام دعوت كن !
بدان كه هر كارگشايى تو ثواب بنده آزاد كردن را دارد، بنده اى كه از فرزندان يعقوب است .
بدان كه شراب و تمام مست كننده ها حرامند.




برچسب ها :

امام جمعه موقت تهران، ظلم و استكبار ستيزي را گوهر اصلي وجود حضرت آيةالله العظمي بهجت دانست و گفت: ايشان در اين زمينه به قدري حساس بودندكه هميشه براي مقابله با استكبار در جهت حفظ ارزشهاي نظام و حاكميت تأكيد ميكردند.

به گزارش ايرنا، حجت الاسلام والمسلمين كاظم صديقي در همايش تجليل از شخصيت علمي و عرفاني مرحوم حضرت آيةالله العظمي حاج شيخ محمد تقي بهجت فومني كه از سوي حوزه علميه قزوين برگزار شد، افزود: اين فقيه بزرگوار با وجود اين كه با راديو و تلويزيون هيچ ارتباطي نداشت، از تمام اخبار و اطلاعات روز آگاهي داشته و در عرصه سياست و ميدان مبارزه و انقلاب فعال بود.

وي اظهار داشت: در خصوص آيةالله العظمي آموزههاي فراواني وجود دارد، از جمله اين كه ايشان بسيار اهل عبادت بود، به گونهاي كه هر روز زيارت عاشورا را دو مرتبه قرائت ميكرد و ساعاتي از روز را در عبادت به سر ميبرد.

حجت الاسلام صديقي، از حضرت آيةالله العظمي به عنوان خاتم الحكما و خاتم الزاهدين ياد و خاطر نشان كرد: كرامتهايي كه از اين بزرگوار به صورت مستقيم و غير مستقيم نقل شده، نشان از آن دارد كه زندگي ايشان بسيار عادي و معمولي بوده است.

وي افزود: آيةالله العظمي با غذاي روحي نياز خود را تأمين ميكردند.

امام جمعه موقت تهران تصريح كرد : اين شخصيت علمي و عرفاني نياز به چشم نداشتند، بلكه سيرت انسانها را ميديدند و حتي رحلتشان نيز اختياري بود و از مرگ خود اطلاع داشتند.

حجت الاسلام صديقي يادآور شد: آيةالله العظمي از علماي منبع، فقيه و مجتهدي بسيار بزرگ بود و صحبت كردن درباره شخصيت ايشان به زمان زيادي نياز دارد.

وي با اشاره به اينكه امروز در دانشگاهها رشتهها تخصصي شده، تأكيد كرد: علماي ما به اين جامعيت رسيده اند كه در چند علم به تبحر بسياري دست يابند و آيةالله العظمي از چنين شخصيتهايي بود، اصولي و كلامي بود و در محضر علماي نجف، فلسفه هم آموخته بود.

امام جمعه موقت تهران تصريح كرد: آيةالله العظمي عامل به علم بود و بر عمل به علم بسيار تأكيد و اصرار داشت و معتقد بود كه اگر كسي به علمش عمل كند ،قبله اهل نظر و باطن ميباشد.

وي افزود: به دليل شخصيت والاي آن مرد روحاني مراسم تشييع جنازه ايشان با حضور بسيار گسترده مردم برگزار شد و تنها دليل حضور مردم اين است كه آيةالله العظمي به دليل ارتباط نزديك با خداوند و اهل بيت (عليهم السلام) اين موهبت را پيدا كرده بود كه دلها در اختيار ايشان باشد.

حجت الاسلام صديقي در پايان سخنان خود از مردم خواست تا از چگونگي زندگي و شخصيت اين مرد عرفاني درس گرفته و آن را سرلوحه برنامههاي خود قرار داده و در جهت حفظ نظام جمهوري اسلامي كوشا باشند




برچسب ها :



صفحه قبل 1 ... 39 40 41 42 43 ... 58 صفحه بعد