شيخ طوسى در «أمالى» خود روايت ميكند از جماعتى از أبو المفضّل از محمّد بن حسن بن حفص از هشام نهشلى از عمر بن هاشم از معروف بن خرّبوذ از عامر بن واثلة از أبو برده أسلمى كه گفت:
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَهِ صَلَّى اللَهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ يَقُولُ: لَا يَزُولُ قَدَمُ عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَمَةِ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعٍ: عَنْ جَسَدِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ؟ وَ عَنْ عُمْرِهِ فِيمَا أفْنَاهُ؟ وَ عَنْ مَالِهِ مِمَّا اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ؟ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت.[1]
«از رسول خدا- كه درود خدا بر او و بر آل او باد- شنيدم كه مى‏گفت: قدم هيچ بنده اى در روز قيامت حركت نمى‏كند تا اينكه از چهار چيز از او پرسش گردد: از بدنش كه آن را در چه چيز كهنه كرده است؟ و از عمرش كه آن را در چه چيز به پايان رسانيده است؟ و از مالش كه از كجا بدست آورده و در كجا مصرف نموده است؟ و از محبّت ما أهل بيت».
اما در اين كه در قيامت نخست از چه چيزى سؤال مى‏شود، روايات متعددى داريم؛ امام صادق علیه السلام مى‏فرمايد: اوّل ما يحاسب به العبد على الصلاة فاذا قبلت قبل منه سائر عمله و اذا ردّت عليه ردّ عليه سائر عمله؛[2] نخستين چيزى كه آدمى بر آن محاسبه مى‏شود، نماز است. اگر نماز پذيرفته شد، ديگراعمال هم قبول مى‏شود و اگر نماز ردّ شد، ديگر اعمال هم ردّ مى‏شود.
در روايت ديگر مى‏خوانيم: اول ما يسأل العبد اذا وقف بين يدى اللَّه تعالى عن الصلاة فان زكت صلاته زكى سائر عمله و ان لم تزك صلاته لم يزك عمله؛[3] هنگامى كه آدمى در پيشگاه خداوند تعالى قرار گيرد، نخست از نماز سؤال مى‏شود. اگر نمازش پاك بود، ديگر اعمالش هم پاك مى‏شود و اگر نمازش پاك نبود، ديگر اعمالش هم پاك نمى‏شود.
در حديث سومى، پيامبر صلی الله علیه و آله مى‏فرمايد: اول ما يسأل عنه العبد حبنا اهل البيت؛[4] نخستين چيزى كه [در قيامت‏] از انسان سؤال مى‏شود، دوستى ما اهل‏بيت است.
در روايت چهارمى امام صادق علیه السلام مى‏فرمايد: انّ اول ما يسأل عنه العبد اذا وقف بين يدى اللَّه عزوجل الصلوات المفروضات و عن الزكاة المفروضة و عن الصيام المفروض و عن الحج المفروض و عن ولايتنا اهل البيت؛[5] هنگامى كه انسان در پيشگاه‏ خداوند متعال قرار مى‏گيرد، نخست از نمازهاى واجب، زكات واجب، روزه واجب، حج واجب و ولايت ما اهل‏بيت سؤال مى‏شود.

که البته اين روايات با هم منافات ندارند، چون مراد از «اوّل» در اين روايات و امثال آن، اوّل اضافى و نسبى است به دو بيان:

1. در قيامت آن گاه كه از اعمال بندگان سؤال مى‏شود، نخست نماز سؤال و محاسبه مى‏شود؛ از همين رو در روايت اول و دوم كلمه «عمل» ذكر شده است و هنگامى كه از اعتقادات سؤال مى‏شود، نخستين سؤال از محبت اهل بيت مى‏باشد. شيخ صدوق در بيان عقايد اماميه مى‏گويد: «پس از معرفت (اعتقادات) نخستين عملى كه از ميان اعمال آدمى، محاسبه مى‏شود، نماز است».[6]
پس به يك معنا بنابر نظر مرحوم صدوق، سؤال از اعتقادات مقدم بر سؤال از نماز است. ضمن اين كه يكى از شرايط قبولى نماز و ديگر عبادات اعتقاد به ولايت اهل‏بيت است.[7]
بر اين اساس نخستين چيزى كه سؤال مى‏شود، ولايت اهل‏بيت خواهد بود.
2. اين كه زمان هردوپرسش متفاوت است، زيراباتوجه‏به رواياتى كه‏ازپيامبررسيده: مادرهفت جايگاه به شما سركشى مى‏كنيم، هنگام‏ وفات، در قبر، هنگام برانگيخته شدن از قبر، هنگامى كه پرونده عمل را اعطا مى‏كنند، وقت حساب‏رسى، وقت ميزان اعمال و هنگام عبور از صراط و در آن جا محبت ما كار ساز است[8] و با توجه به اهميتى كه مسئله ولايت دارد[9]، مى‏توان گفت زمان پرسش از ولايت علاوه برقيامت اول بار درعالم قبر و برزخ صورت مى‏گيرد.


[1]. «بحار الانوار» طبع حروفى ج 7، ص 258 و 259 و ص 261؛ و روايت وارده از «خصال» در ص 253 از طبع حروفى نيز موجود است. و در «تفسير علىّ بن إبراهيم» در ذيل آيه: إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا در ص 382 از طبع سنگى آورده است. و در «مجمع البيان» ذيل همين آيه، در طبع صيدا، ج 3، ص 416 از «تفسير علىّ بن إبراهيم» ذكر كرده است. و در كتاب «بشارةُ المصطفى لشيعةِ المرتضى» ص 124، از حسن بن حسين بن بابويه روايت ميكند از شيخ طوسى از شيخ مفيد از جعفر بن محمّد از پدرش از سعد بن عبد الله از أحمد بن محمّد بن عيسى از حسن بن محبوب از أبو حمزه ثمالى از حضرت أبو جعفر محمّد الباقر عليه السّلام قال قال رسول الله:
لَا تزولُ قَدَمُ عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيَمَةِ بَيْنَ يَدِى اللَهِ عَزّ وَ جَلَّ حَتَّى يَسْأَلَهُ عَنْ أرْبَع خِصالٍ: عُمْرُكَ فِيما أفْنَيْتَهُ، و جَسَدُكَ فيما أبْلَيْتَهُ، وَ مالُكَ مِنْ أيْنَ اكْتَسَبْتَهُ وَ أَيْنَ وَضَعْتَهُ، وَ عَنْ حُبِّنا أهْلَ الْبَيْتِ.
فَقالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ: وَ ما عَلَامُه حُبِّكُمْ يا رَسُولَ اللَهِ؟ فَقالَ: مَحَبَّهُ هَذا، وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ عِلِىِّ بْنِ أبى طالبٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ‏

[2].شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 208.

[3]. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج 4، ص 110.

[4].علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 7، ص 260 و ج 27، ص 79.

[5]. همان، ج 80، ص 10؛ همان، وسائل الشيعه، ج 4، ص 123.

[6].شيخ صدوق، امالى، ص 641.

[7].ر. ك: همان، وسائل الشيعه، ج 1، ص 118- 125.

[8].علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 7، ص 248.

[9]. همان، اصول كافى، ج 2، ص 21


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








برچسب ها :